نوشته شده توسط : شب های بی ستاره

 

 

آی خاکی ها... 

      وای اگرما مردمی کوفی شویم       دین رها بنموده و صوفی شویم

     وای اگر عشق از دل ما گم شود      نور عشق از محفل ما گم شود

چون عدو و چون جفاکاران به عشق     مردمان کوفه و شام و دمشق

              مردمانی که وفا را کشته اند          دست خود بر خون عشق آغشته اند

     مردمانی دل به دنیا بسته اند         عهد خود را بارها بشکسته اند

برده ایم انگشت حیرت بر دهان        از جفا و ظلم این نامردمان

   زخم دلهامان دوباره باز شد          روحمان آماده ی پرواز شد

زخم ما زخمی عجین با ناله است        زخم هجر یاس هجده ساله است

زخمی از محراب خونین علی (ع)        در دل نامردمان کین علی (ع)

از حسن (ع) کز زهر شد خونین جگر      گشت زخم سینه هامان تازه تر

از حسین (ع) این نور عین فاطمه (س)      از قرار و شور و شین فاطمه (س)

ای عدو ما بس مصیبت دیده ایم           راه و چاه عشق را فهمیده ایم

بی وفایی را زبن برکنده ایم             پشت دشمن را به خاک افکنده ایم

*با علی*هستیم و خوش عهدی کنیم

جان فدای حضرت مهدی(عج)کنیم

 



:: برچسب‌ها: ولایت ,
:: بازدید از این مطلب : 64
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
تاریخ انتشار : سه شنبه 4 ارديبهشت 1397 | نظرات ()
نوشته شده توسط : شب های بی ستاره
گرچه از دست و پا فتادستم

عهد و پیمان خویش نشکستم

گرچه عضوی نمانده در بدنم

عضوی از عاشقانتان هستم

یک نفس مانده در تنم آقا

تا نفس هست با شما هستم

و بازهم سکوت و اشک و ...
 


:: برچسب‌ها: ولایت ,
:: بازدید از این مطلب : 72
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
تاریخ انتشار : سه شنبه 4 ارديبهشت 1397 | نظرات ()
نوشته شده توسط : شب های بی ستاره

 3

 


 

در اطرافم می بینم که دختران و پسرانی هستند که با هم دوستند آیا کار این ها گناه نیست؟ آیا در روایات اشاره ای به این قبیل دوستی ها و عاقبت آن شده است ؟

 


 

دوستی خیابانی-دختر و پسر

 

پاسخ :‌

اولاً اسلام دوستى با نامحرم را منع كرده و فرموده است: با زنان یا دختران دوست نشوید. دوم اینكه، این دوستى، مى‏تواند تبدیل به دامى براى خود شما گردد و ما حق نداریم خودمان را با دست خودمان، به هلاكت اندازیم: «لا تُلْقُوا بِأَیْدِیكُمْ إِلَى التَّهْلُكَةِ» (بقره (2)، آیه 195. )

 ارتباط زن و مرد نامحرم بسیار حساس، ظریف و در عین حال خطرناک است. روزى از عالم بزرگ مقدس اردبیلى پرسیدند: آقا اگر شما با یك زن نامحرم در یك اتاق قرار بگیرید، چه مى‏كنید؟ او فرمود: به خدا پناه مى‏برم!! على‏رغم اینكه او یكى از بزرگان اهل تقوا و معنویت بود، قرار گرفتن در چنین شرایطى را براى خود خطرناك دید. علت اینكه اسلام حتى قرار گرفتن زیر یك سقف و در یك جاى تنها با زن نامحرم را - اگر احتمال گناه داده شود - حرام مى‏داند و اگر احتمال گناه نباشد، مكروه مى‏شمارد؛ نشانگر حساسیت ارتباط بین زن و مرد نامحرم است، و راهى خطرناك است.

قرآن كریم در دو جا، یكی در سوره مائده آیه 5 و دیگری در سوره نساء آیه 25 زنان و مردان را از داشتن روابط دوستانه با جنس مخالف بر حذر داشته است و آن را مورد مذمت قرار داده است. آیه 25 سوره نساء به مردان می گوید: با دخترانی كه روابط دوستی مخفیانه ای با دیگران داشته اند ازدواج نكنید.

«...فانكحوهن باذن اهلهن و اتوهن اجورهن بالمعروف محصنات غیر مسافحات و لا متخذات اخدان...؛ آنان را با اجازه خانواده هایشان به همسری خود در آورید و مهرشان را به طور پسندیده به آنان بدهید (به شرط آنكه) پاكدامن باشند و زناكار و دوست گیران پنهانی نباشند.» در آیه 5 سوره مائده نیز به مردان خطاب می كند و می فرماید: «شما با زنان پاكدامن مسلمان ازدواج كنید و خود نیز پاكدامن باشید نه زناكار و نه آنكه زنان را در پنهانی دوست خود بگیرید.»

آیات مذكور در حقیقت تأكید دارد كه خداوند مى خواهد با رعایت مقررات و قوانین از طرف انسان ها ، جهت مثبتى به هدایت انسان ها بدهد و آن ها را آگاه كند كه به غرائز و خواسته هاى خود به صورت مشروع و قانونى پاسخ دهند، زیرا بى بند و بارى و در قید و بند مقررات نبودن باعث هرج و مرج، فساد، گناه و نابودى مى شود. خداوند متعال بهتر از هر كسى به مصلحت و منفعت انسان ها آگاه است، و سنت ها و قوانینى كه قرار داده باعث نجات و سعادت بشر است.

در باره سخن گفتن با زن نامحرم فرمود:« ایاك و محادثة النساء فانه لا یخلوا رجل بامراة لیس لها محرم الا هم بها؛ از گفتگو و اختلاط با زنان بپرهیز. به راستی هیچ مردی با زن نامحرمی در خلوت سخن نمی گوید مگر اینكه در دل او نسبت به وی رغبت پیدا می كند

 

خداوند متعال تأكید مى كند كه خداوند به وسیله سنن و وضع احكام مى خواهد ، نعمت ها و بركاتى كه بر اثر آلودگى به شهوات از انسان ها قطع شده ، به آن ها برگرداند; ولى شهوت پرستانى كه در امواج گناهان غرق هستند ، مى خواهند انسان ها را از راه سعادت منحرف سازند و همانند خود آلوده و فاسد كنند .

آزادى هاى بى قید و بند و توأم با آلودگى ، نكبت ، انحطاط و . . . سرابى بیش نیست ، و نتیجه آن انحراف بزرگ از مسیر خوشبختى و تكامل انسانى و گرفتار شدن در بیراهه ها و پرتگاه ها و تنزل به مقام حیوانیت است و بنیان خانواده ها را تحریف و سرچشمه جنایات ، ناهنجارى ها ، انواع بیمارى هاى جنسى و آمیزشى و ناراحتى هاى روانى و . . . مى باشد .

داشتن روابطى مثل نامه نگارى، تماس‏هاى تلفنى و مخفیانه و... عواقب روانى و اجتماعى بسیار خطرناكى در پى دارد كه متأسفانه بیشترین آسیب، نصیب دختران مى‏شود.

روابط نامشروع دختر و پسر و عواقب آن از دیدگاه پیامبر: هر كس با زنی نامحرم شوخی كند برای هر كلمه كه با او گفته است، هزار سال در آتش دوزخ او را زندانی می كنند.

با هیچ زبانی نمی شود به برخی گفت كه كارشان درست نیست چون توجیهات زیادی برای این رابطه تراشیده شده و كلا به گونه ای آن را پذیرفته و منطقی میدانند و نبودش را غیر ممكن میدانند خوب در این مقاله چند سخن گهربار از پیامبر اكرم صلی الله علیه وآله می آوریم باشد كه از پیامبر حرف شنوی داشته باشیم و كمی در كار خود تأمل كنیم .

باید این نكته را افزود كه این دوستی های نامشروع سبب حرص و ولع و از بین رفتن حجب و حیاء در بقیه جوانان می گردد. وقتی جوانی دید جوانان دیگر به راحتی با دختر یا دخترانی دوست می شوند، و یا دختری دید دختران مثل او، با پسران ارتباط برقرار می كنند، پیش خود فكر می كند، گویا برای این كارها مانعی پیش پای او نیست.

اكنون به روایاتی از رسول گرامی اسلام (صلی الله علیه واله وسلم) در این مورد توجه فرمایید:

- درباره ارتباط زن و مرد نامحرم فرمود:«با عدوا بین انفاس الرّجال و النساء فانه اذا كانت المعاینة واللقاء كان الدّاء الّذی لا دواء له؛ بین مردان و زنان نامحرم جدایی ایجاد كنید [تا با هم برخورد و تماس نداشته باشند]؛ زیرا هنگامی كه آنان رو در روی یكدیگر قرار گرفتند و با هم رفت و آمد داشتند، جامعه به دردی مبتلا خواهد شد كه درمان نخواهد داشت. »1

ناراحت گناه دریا

 

- حضرت (صلی الله علیه واله وسلم) فرمودند: « ایاك و الخلوة بالنساء و الذی نفسی بیده ما خلا رجل بامراة الا دخل الشیطان بینهما و لان بزحم رجل خنزبراً منلطخاً بطین و حماة خبر له من ان یزحم منكئه امراة لا نجلّ له؛از خلوت كردن با زنان بپرهیزید، قسم به آن خدایی كه جانم در دست اوست مردی با زنی خلوت نمی كند. مگر اینكه شیطان (برای وسوسه و به گناه انداختن آن دو) وارد می شود. اگر خوكی آلوده به كثافت و لجن باشد و به انسان برخورد كند بهتر است از آنكه شانه زن بیگانه ای با مرد نامحرم برخورد كند. 2

_ حضرت (صلی الله علیه واله وسلم) فرمود: « لان یطعن فی راس احدكم بمخفط من یدیه خیر له من ان یمس امراة لا تحل له ؛اگر سوزنی با شدت و ضربه بر سر یكی از شما فرود آید، بهتر از آن است كه زنی را كه نامحرم است لمس كند.» 3

- درباره شوخی با زن نامحرم فرمود: «من فاكه امراة لا یملك ها حبس به كل كلمة كلمها فی الدنیا الف عام فی النّار، و المراة اذ طاوعت الرجل فالنزمها او قبل ها او باشرها خراما او فاكهها واصاب منها فاحشة فعلیها من الوزر ما علی الرّجل فان غلبها علی نفسها كان علی الرّجل وزره ووزرها؛ هر كس با زنی نامحرم شوخی كند برای هر كلمه كه با او گفته است، هزار سال در آتش دوزخ او را زندانی می كنند.» 4

- در مورد دست دادن با زن نامحرم فرمودند: «من صافح امراة حراماً جاء یوم القیامة مغلولاً ثم یومر به الی النّار؛‌ هر كس با زن نامحرمی دست دهد، روز قیامت با دست زنجیر شده به گردن محشور شود، سپس امر می شود تا او را به آتش ببرند. 5

- در باره سخن گفتن با زن نامحرم فرمود:« ایاك و محادثة النساء فانه لا یخلوا رجل بامراة لیس لها محرم الا هم بها؛ از گفتگو و اختلاط با زنان بپرهیز. به راستی هیچ مردی با زن نامحرمی در خلوت سخن نمی گوید مگر اینكه در دل او نسبت به وی رغبت پیدا می كند.» 6

ارتباط زن و مرد نامحرم بسیار حساس، ظریف و در عین حال خطرناک است. روزى از عالم بزرگ مقدس اردبیلى پرسیدند: آقا اگر شما با یك زن نامحرم در یك اتاق قرار بگیرید، چه مى‏كنید؟ او فرمود: به خدا پناه مى‏برم!! على‏رغم اینكه او یكى از بزرگان اهل تقوا و معنویت بود، قرار گرفتن در چنین شرایطى را براى خود خطرناك دید. علت اینكه اسلام حتى قرار گرفتن زیر یك سقف و در یك جاى تنها با زن نامحرم را - اگر احتمال گناه داده شود - حرام مى‏داند و اگر احتمال گناه نباشد، مكروه مى‏شمارد؛ نشانگر حساسیت ارتباط بین زن و مرد نامحرم است، و راهى خطرناك است

 

حضرت علی (علیه السلام) در باره سخن گفتن با زن نامحرم فرمود:« عباد الله! اعلموا... محادثة النّساء تدعوا الی البلاء و بزبغ القلوب. و الرّمق لهنّ یخطف نور ابصار القلوب و لمح العبون مصائد الشّیطان؛ ای بندگان خدا! بدانید كه... گفتگو و اختلاط مردان با زنان نامحرم سبب نزول بلا و بدبختی خواهد شد، و دل ها را منحرف می سازد، و پیوسته به زنان چشم دوختن نور چشم دل را خاموش می گرداند، و همچنین با گوشه چشم به نامحرم نگاه كردن از حیله و دام های شیطان است.» 7

(منظور از با گوشه چشم آن است كه شیطان ملعون گاهی انسان را وسوسه می كند و می گوید: یك لحظه به این زن بنگر و فوری چشمت را برگردان! كه همین كار باعث نگاه های بعدی و مقدمه گناهان بزرگ خواهد شد.)

دوست عزیز؛‌ با توجه به احادیث كاملا روشن است كه مكالمه چه تلفنی و چه حضوری در صورتی كه از روی ضرورت نباشد و رابطه دوستی و آمیخته با شهوت باشد، قطعا حرام بوده و گناه است.

خوب اكنون چه كسی دوست دارد به خاطر شوخی و لذتی زودگذر آخرت خود را نابود كند جوانانی كه این قبیل روابط را داشته اند و بعدا صدمه هایی از همان محبوب و معشوق خود می بینند صدها بار در دل آرزو می كنند كه ای كاش هرگز وارد این روابط نمی شدند .

بنابراین لذت آنها زودگذر و باعث پشیمانی است اما لذت كسی كه خود را پاك نگاه می دارد و احساس می كند خدای متعال از او راضی است پایدار است و هرگز باعث پشیمانی نخواهد بود.

 

پی نوشت ها:

1- بهشت جوانان، ص 468.

2- بهشت جوانان، ص 468. مرات النساء ص 117، و مانند « مستدرك الوسائل ج 14 ص 5- 264.

3- بهشت جوانان، ص 469. مرات النساء ص 117.

4- بهشت جوانان، ص 441. عِقاب الاعمال: ص 652.

5- بهشت جوانان، ص 442. عِقاب الاعمال: ص 652.

6- بهشت جوانان، ص 472. مرآت النساء: ص 141.

7- بهشت جوانان، ص 472. بحارالانوار ج 74 ص 291 و مانند آن بخارج 75 ص 232.

بخش اخلاق و عرفان اسلامی تبیان

 

 

 


 

 

منبع: سایت پرسمان



:: برچسب‌ها: مسئلة ,
:: بازدید از این مطلب : 46
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
تاریخ انتشار : سه شنبه 4 ارديبهشت 1397 | نظرات ()
نوشته شده توسط : شب های بی ستاره

 

یه دل دارم حیدریه
عاشق مولا علیه
من این دل ونداشتم
از تو بهشت برداشتم
خدا بهم عیدی داد
عشق مولا علی داد

علی وجود و هستیه
دشمن ظلم و پستیه
علی ندای بینواس
علی تجلی خداس
علی قرآن ناطقه
جد امام صادقه

علی که شمشیر خداس
دست علی همراه ماس
رو دلامون نوشته
مولا علی رو عشقه
هر کی که داره حبش
مسافر بهشته



:: برچسب‌ها: احکام به زبان شعر ,
:: بازدید از این مطلب : 43
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
تاریخ انتشار : دو شنبه 3 ارديبهشت 1397 | نظرات ()
نوشته شده توسط : شب های بی ستاره

اتل متل توتوله بگو وضو چه جوره

نیت اول کاره گل فصل بهاره

با دست راست آهستهآب رو صورت نشسته

 تی تاپ و تی تاپ آب بریز یک بار دو بار آب بریز

از پیشونی تا چونهکل صورت همونه

اتل ومتل چی خواسته نوبت دست راسته

تی تاب تی تاب آب بریز یک بار دو بار آب بریز

رو به پایین نه بالا (۲) بچه خوب ای والله

اتل و متل چی خواسته هر چی طرف راسته

چپم همونو خواسته

تی تاب تی تاب آب بریز یک بار دو بار آب بریز

رو به پایین نه بالا (۲)

مسح سرو کشیدم تا پیشونی دویدم

اتل ومتل چی خواسته نوبت پای راسته

با دست راست آهسته دستو رو پا می ارم

کمی عقب می آرماتل و متل تمومه

اگه چپش نمونه



:: برچسب‌ها: احکام به زبان شعر ,
:: بازدید از این مطلب : 38
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
تاریخ انتشار : دو شنبه 3 ارديبهشت 1397 | نظرات ()
نوشته شده توسط : شب های بی ستاره

 

 

من عاشـق آن رهبــر نورانــی خـویشم 

آن دلبــر وارستــۀ عـرفـانـی خــویشم 


عمـری است غمیـنم ز پریشانـی آن یار

هـر چنـد که محزون ز پریشانی خویشم 


در دام بـلایت شـده ام سخـت گرفتـار 

امـواج بـلای دل طوفــانــی خـویشم 


چون نقـش نگـارین تو بر دیـده در اُفتــد 

گمگشتــۀ این دیـدۀ بـارانــی خـویشم 


زان لحظه که مجنون شدم از زلف سیاهت 

در کوهم و در دشـت و بیـابـانی خـویشم 


از شـوق وصال تو چه ویرانـه شد این دل 

چندی است که شاد از دل ویـرانی خویشم 


یک لحظه پشیمان نشدم از غم آن دوست

عمری است که مشغول نگهبـانی خـویشم 


دل کنـده ام از عـالـم دنیــایـی ولیکـن

دلـبستــۀ آن یـار خـراسـانــی خـویشم



:: برچسب‌ها: ولایت ,
:: بازدید از این مطلب : 52
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
تاریخ انتشار : دو شنبه 3 ارديبهشت 1397 | نظرات ()
نوشته شده توسط : شب های بی ستاره

 

دعوای کودکانه و زشت شما خطاست          نفس شما به حضرت ابلیس مبتلاست

وقتیکه خصم منتظر یک بهانه است !         آیا جدال و بحث در این روزها رواست ؟

این رهبر عزیز ، دلش خون شد از شما          حتماً دوباره گفت که عمار من کجاست؟

امواج فتنه می رسد از هر طرف ولی          کشتی نوح را چه غم از ورطه بلاست ؟!؟

این انقلاب ، کشتی اولاد احمد(ص) است          این پور حیدر(ع) است که بر عرشه ناخداست

*****

ای غصه هایت قاتلم ، هر گه دعایت می کنم

                                    ای رهبر و مولای من ، جان را فدایت می کنم

باید بلرزد قلبشان ، وقتی شنیدند این سران

                                    گفتی که "من فعلاً فقط ، دارم نصیحت می کنم" !

 



:: برچسب‌ها: ولایت ,
:: بازدید از این مطلب : 57
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
تاریخ انتشار : دو شنبه 3 ارديبهشت 1397 | نظرات ()
نوشته شده توسط : شب های بی ستاره

 

 

 نام من سرباز کوی عترت است

      دوره آموزشی ام هیئت است

      پــادگــانم چــادری شــد وصــله دار

      سر درش عکس علی با ذوالفقار

      ارتش حیــدر محــل خدمتم

      بهر جانبازی پی هر فرصتم

      نقش سردوشی من یا فاطمه است

      قمقمه ام پر ز آب علقمه است

      رنــگ پیراهــن نه رنــگ خاکــی است

      زینب آن را دوخته پس مشکی است

      اسـم رمز حمله ام یاس علــی

      افسر مافوقم عباس علی(ع)



:: برچسب‌ها: ولایت ,
:: بازدید از این مطلب : 60
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
تاریخ انتشار : دو شنبه 3 ارديبهشت 1397 | نظرات ()
نوشته شده توسط : شب های بی ستاره

عصر غربت لاله هاست ، اینجا كسی دیگر از شهیدان نمی گوید

از آنان كه تلاطمی هستند در این دنیای سرد و سكوت

ما بعد از شما هیچ نكردیم ، چفیه هایتان را به دست فراموشی سپردیم و وصیت نامه هایتان را نخوانده رها كردیم پلاكهایتان ،كه تا دیروز نشانی از شما بود، امروز گمنام مانده است . كسی دیگر به سراغ سربندهایتان نمی رود ودیگر كسی نیست كه در وصف گلهای لاله شاعرانه ترین احساسش را بسراید و بگوید چرا آلاله آنقدر سرخ است. چرا كسی نپرسید مزار باكری كجاست ؟؟؟چرا وقتی گفتیم : یك گردان كه همگی سربند یا حسین ( ع ) بسته بودند شهید شدند كسی تعجب نكرد چرا وقتی گفتند : تنی معبر عبور دیگران از میدان مین شد شانه ای نلرزید

چرا نمی دانیم شیمایی چیست و زخم شیمیایی چقدر دردناك است و چطورمی شود یك عمر با درد زیست

نمی دانم كه چرا كسی نپرسید چگونه خدا خرمشهر را آزاد كرد !!!!

ای شیهدان ما بعد از شما هیچ نكردیم

آن ندای یاحسین ( ع ) كه ما را به كربلا نزدیك و نزدیكتر می كرد دیگر بگوش نمی رسد .یادتان هست كه گفتید سرخی خونمان را به سیاهی چادرتان به امانت می دهیم .ما امانت دار خوبی نبودیم و خونتان را فرش راه رهگذاران كردیم .

یادتان هست هنگامی كه گفتید :

رفتیم تا آسمانی شویم و شما بمانید و بگویید كه بر یاران خمینی ( ره ) چه گذشت

آری بسیجیان و شهیدان زنده امروز ما می دانیم كه از آن روزی كه تمام شهیدان را بدرقه كردید و برگشتید دلهایتان را در سنگرها جا گذاشتید می دانم كه هنوز هم دلهایتان هوای خاكریزهای جنوب را می كند و می دانم كه دیگر كسی از بسیج نمی گوید.

ولی بدانید كه تا شما هستید ما می توانیم از همت بشنویم و از خاطرات حسین خرازی لذت ببریم

تا شما هستید میدانم كه رهبر تنها نیست و تا شما هستید تنها عشق تنها میاندار این عرصه است .............

ما ماندیم تا امروز از آنان بگوییم

و فریاد برآوریم «‌ ما از این گردنه آسان نگذشتیم ای قوم »ما ماندیم كه نه یك هفته بلكه سالهای سال از آنان بگوییم .

چرا كه خون آنان است كه می تپد و یادمان نرود كه اگر امروز در آسایش زندگی می كنیم مدیون آنانیم .

مدیون حماسه هایی كه آنان آفریدند .یادمان نرود كه ما هنوز باید جواب بدهیم كه :

بعد از شهدا چه كردیم . بعد از شهدا چه كردیم ...................



:: برچسب‌ها: شهدا ,
:: بازدید از این مطلب : 48
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
تاریخ انتشار : دو شنبه 3 ارديبهشت 1397 | نظرات ()
نوشته شده توسط : شب های بی ستاره

 شهید علم الهدی 
سید حسین علم الهدی
تولد: 1337، اهواز
سمت: فرمانده سپاه هویزه
شهادت: 16/10/1359، دشت هویزه

من در سنگر هستم. در اوج تنهایی، سلاح بر دوش دارم. «كرخه» از كنارم میگذرد. در دو كیلومتری، دشمن مستقر است . تا كنون دوبار بلاد مسلمین را مورد تجاوز قرار داده و اكنون چندین كیلومتر در خاك اسلام وارد شده است و ناجوان مردانه شهرها را میكوبد و نابود میكند. صدای رگبار و خمپاره همیشه در گوش است
مردم روستاها و شهرها آواره و سرگردان شدهاند. كودكان گرسنه و لرزان، در آغوش مادران ترسان، بسیار به چشم میخورند
زمان میگذرد و عبور زمان در كنار برادران خاطره میسازد
اعمال متهورانه و بیباكانه بچهها حماسه میآفریند
منصور در كنار اصغر شهید شد و اصغر شاهد شهادت او بود
اصغر در كناررضا شهید شد و رضا شاهد شهادت او بود
... 
و اما رضا در تنهایی شهید شد
راستی شهدا همه با هم بودند و چه جمع باصفایی. در شهادت «منصور». در مسجد، «اصغر شهید» برای مردم از «منصور» حرف زد. وقتی كه خواستیم خانه «اسكندری شهید» برویم. «اصغر شهید» شعار «ما تشنه هستیم بهر شهادت» را سرود. .. وقتی «منصور» گریه كرد و «صادق» برای آنها نوحه میخواند و صدای دلنشین و پرجذبهاش مرا به گریه میاندازد
... 
شاید طبیعت جای دجله و فرات را با كرخه و كارون تعویض كرده است
تنهایی چیست؟
زمان 
عاشورا.



:: برچسب‌ها: شهدا ,
:: بازدید از این مطلب : 44
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
تاریخ انتشار : دو شنبه 3 ارديبهشت 1397 | نظرات ()