مقدمه
نماز برجستهترین سفارش پیامبران و از مصداقهای بارز عبادت در اسلام است.
رسولاکرمـ صلی الله علیه و آلهـ نماز را پیمان خداوند، نور چشم خویش، کلید بهشت و
اولین سؤال در قیامت معرفی فرموده است. نماز از دیدگاه قرآنکریم، بهترین اهرم
استعانت در مشکلات و وسیله تشکر از خداوند بر نعمتهای اوست.
در برخی احادیث، نماز به نهری تشبیه شده که انسان روزی پنج بار در آن خود را شست
و شو میکند و روح و جانش را صفا میبخشد.
نماز، بهترین وسیله ارتباطی مخلوق با خالق و انسان مادی با عالم ملکوتی است و
رهآورد این ارتباط معنوی، جدا شدن از جهان ماده و پیوستن به عالم نور و معنویت است.
در این نوشتار، برآنیم تا دیدگاههای بزرگ نمازگزار تاریخ مسلمانی حضرت امیرمؤمنان
علیـ علیهالسلامـ را مورد بررسی قرار دهیم.
امید که با الگوگیری از آن بزرگوار، بتوانیم به مقام «آنان که دایم در نمازند» برسیم
اوقات نماز
عبادات، در دین مقدس اسلام بر دو قسماند: برخی از آنها موقتاند؛ یعنی از طرف شارع زمان خاصی برای انجام آنها در نظر گرفته شده است و برخی دیگر غیر موقّت که در هر زمانی امکان انجام آنها هست.
از جمله عبادات دسته اول نمازهای واجب یومیه است که باید در وقت معیّن انجام گیرد و از آنجا که این وقت معین فراخ میباشد در آیات و روایات بیشماری بر نمازخواندن در اول وقت تأکید شده است.
این مطلب افزون بر ثواب و اجر اخروی آثار تربیتی فراوانی را نیز در پی دارد؛ از جمله زمانشناسی و منظمشدن در زندگی را میتوان نام برد.
در این بخش برخی از آموزههای امام علی را درباره زمانشناسی نماز و اهمیت رعایت وقت متذکر میشویم.
وقتشناسی در نماز
«الامام علی علیهالسلام لیس عمل احب الی الله عزوجل من الصلاة فلایشغلنکم عن اوقاتها شیئی من امور الدنیا فان الله عزوجل ذمّ اقواماً فقال (الذین هم عن صلاتهم ساهون) یعنی انهم غافلون استهانوا باوقاتها.»
«امام علیـ علیهالسلامـ فرمودند: هیچ کاری نزد خدای عزوجل محبوبتر از نماز نیست. پس مبادا چیزی از امور دنیا شما را از اوقات نماز باز دارد؛ زیرا خدای عزوجل مردمانی را نکوهیده و فرموده است: همانان که از نمازشان غافلاند یعنی از اوقات نماز غافلاند و به آن اهمیتی نمیدهند.»
«صلّ الصلاة لوقتها الموقت لها و لاتُعَجِّل وقتها لفراغ و لا تؤخرها عن وقتها لاشتغال.»
«هر نمازی را در وقت خاصشـ که مقرر شده استـ به جای آر، نه برای داشتن وقت آزاد نمازی را زودتر از وقتش بگذار و نه به دلیل درگیریهای دیگر نمازی را از زمان ویژهاش به تأخیر انداز.»
«حسن بن محمد الدیلمی قال کان علیـ علیهالسلامـ یوماً فی حرب صفین مشتغلاً بالحرب و القتال و هو مع ذالک بین الصفین یراقب الشمس فقال له ابنعباس: یا امیرالمؤمنین ما هذا الفعل؟ قال: انظر الی الزوال حتی نصلی. فقال له ابنعباس: و هل هذا وقت الصلاة! ان عندنا لشغلاً بالقتال عن الصلاة. فقال علیهالسلام: علی ما نُقاتلهم؟ انما نقاتلهم علی الصلاة. قال: و لمیَترُک صلاة اللیل قط حتی لیلة الهریر.»
«علیـ علیهالسلامـ در گرماگرم جنگ صفین در میان دو صف دشمن و خودی به خورشید نگاه میکرد. ابنعباس پرسید. این چه کاری است؟ حضرت جواب داد: نگاه به زوال میکنم تا اول وقت نماز بخوانم. ابنعباس عرض کرد: آیا در میدان جنگ نماز اول وقت؟ حضرت فرمود: چرا میجنگیم؟ همانا جنگ ما برای احیای نماز است. ابنعباس میگوید: نماز شب را هرگز رها نکرد حتی در لیلة الهریر.»
در خطب? پنجاه و دوم که به برخی از کارگزاران در مراکز نوشته شده آمده است:
«اما بعد از پگاه تا هنگامی که آفتاب به بلندای دیوار آغل گوسفندان سایه اندازد با مردم نماز ظهر بگذارید و تا پیش از رنگ باختن آفتاب و تا زمانی که به اندازهی پیمودن دو فرسنگ به غروب مانده است، نماز عصر را با جماعت بخوانید و نماز مغرب را به هنگامی با مردم به جای آرید که روزهدار افطار میکند و حجگذار از عرفات به سوی منی باز میگردد، و وقت نماز عشاء را به جماعت در فاصلهی میان ناپدید شدن شفق تا یک سوم از شب گذشته برگزینید و سرانجام نماز جماعت بامدادان را به هنگامی به جای آرید که شخص چهره همراه خویش را تواند دید.»
محقق شوشتری پس از گزارش چند روایت در شرح و تفسیر این خطبه حدیثی را از امام رضاـ علیهالسلامـ درباره علت تشریع اوقات پنچگانه گزارش کرده که به جهت طولانیبودن تنها به ترجمهاش بسنده میشود.
از امام رضاـ علیهالسلامـ پرسیده شد چرا نمازهای واجب در این اوقات پنجگانه واجب شده است؟ آن حضرت فرمود: زیرا این اوقات مشهور و معلوم است و با سواد و بیسواد آن را میداند. غروب شمس مشهور است، از این رو نماز مغرب در آن هنگام واجب شده، سقوط شفق مشهور است، به همین جهت نماز عشا در آن هنگام واجب شود، طلوع فجر مشهور است و در آن هنگام نماز صبح واجب شده، زوال خورشید مشهور است از این رو، در آن وقت نماز ظهر واجب شده است، برای نماز عصر وقت مشهوری نیست به همین جهت وقت آن عبارت است از فارغشدن از نماز ظهر تا این که سایه هر چیزی چهار برابر شود.
ابن ابی الحدید پس از گزارش اقوال مختلف فقیهان اهل سنت و نظر فقیهان امامیه درباره این که چرا امام علیـ علیهالسلامـ در آغاز، وقت نماز ظهر را بیان کرده، آورده است:
«بدان همانا علیـ علیهالسلامـ از نماز ظهر آغاز کرد؛ زیرا اوّل نمازی که واجب شده نماز ظهر است و نظر فقیهان امامیه نیز همین است و شاهد بر این مطلب این است که نماز ظهر را با نام نماز اوّل یاد میکنند.»
حضرت در سخن دیگری فرمود:
«علیکم بالمحافظة علی اوقات الصلاة فلیس منی من ضیع الصلاة.»
«بر شما باد رعایت وقتهای نماز؛ از من نیست هرکس نماز را ضایع کند.»
جایگاه نماز
امام علیـ علیهالسلامـ در مقام بیان بهترین و نزدیکترین راههایی که انسان میتواند به خالق خویش برسد، فرمودند:
«ان افضل ما توسل به المتوسلون الی الله ... و اقام الصلوة فانها الملة.»
«بیگمان برترین وسیلهای که بدان به خدای سبحان تقرب جسته میشود... یکی عبارت است از: برپاکردن نماز به عنوان آیین امت اسلام.»
امیرمؤمنان در این بیان، نماز را با این که از دستورها و جزئی از آیین اسلام است، تمام آیین نام برده است، و این نشانگر اهمیت و نقش آن است.
ابنمیثم در شرح این کلام حضرت نوشته است:
«برپا داشتن هرچند یکی از ارکان دین است، با این وصف حضرت از آن به تمام دین یاد کرده است؛ زیرا رکن قوی و مهم دین است.»
امام علیـ علیهالسلامـ در آخرین روزهای عمر در وصیتی به دو فرزندش امام حسن و حسینـ علیهما السلامـ که باید مهمترین و اساسیترین مطالب باشدـ به بیش از ده امر سفارش کرده است؛ از جمله:
«والله الله فی الصلاة فانها عمود دینکم ... .»
«خدای را خدای را دربارهی نماز که ستون و پایه دینِ شماست ... .»
پرواضح است چنین تأکیدی از چنان انسان کاملی در آخرین لحظات عمر و به بهترین و عزیزترین افراد نشانگر اهمیت و جایگاه والای نماز خواهد بود.
بازخواست نماز از نوجوانان
حضرت در این باره فرمودند:
«عَلَّموا صبیانکم الصلاة و خذوهم بها اذا بلغوا الحلم.»
«به کودکان نماز بیاموزید و آنان را به هنگام بلوغ بر ترک نماز مؤاخذه کنید.»
«اذا عقل الغلام و قرأ شیئاً من القرآن عُلّم الصلاة.»
«هرگاه پسربچه به حد رشد برسد و مقداری از قرآن را بخواند باید به او نماز آموخته شود.»
در حکمتهای نهج البلاغه نیز بر اهتمام به نماز تأکید شده است:
اهتمام به نماز
«ان الله افترض علیکم فرائض فلاتضیّعوها و حَدَّلکم حدوداً فلاتعتدوها.»
«خداوند برای شما فریضههایی را رقم زده است، پس تباهشان مکنید؛ و مرزهایی تعیین کرده است، پس آنها را مشکنید.»
نماز وسیله نزدیکی به خدا
«الصلاة قربان کل تقی و الحج جهاد کل ضعیف و لکل شیءٍ زکاة و زکاة البدن الصیام و جهاد المرأة حُسن التَبَّعُّل.»
«نماز هر پارسایی را عامل نزدیکی به حق و حج هر ناتوانی را جهاد است و هر چیزی را زکاتی است و زکات تن روزه است و جهاد زن، شوهرداری نیکو است.»
نماز ملاک پذیرش کارهای دیگر
امام علیـ علیهالسلامـ فرمودند:
«قال رسول اللهـ صلی الله علیه و آلهـ ان عمود الدین الصلاة و هی اول ماینظر فیه من عمل ابن آدم فان صحت نُظر فی عمله و ان لمتصح لمیُنظر فی بقیّة عمله.»
رسول خداـ صلی الله علیه و آلهـ فرمودند:
«نماز پایه دین و اول چیزی است که بدان توجه میشود، اگر صحیح باشد به دیگر اعمال نیز توجه میشود و اگر نماز صحیح نباشد، دیگر اعمال مورد توجه قرار نمیگیرد.»
امام علیـ علیهالسلامـ فرمودند:
«سِتّ من قواعد الدین ... و اقامة الصلاة.»
«شش چیز از اصول و پایههای دین است ... از جمله برپا داشتن نماز.»
بدیهی است هر چیزی قاعده و ستونی دارد که با نبودش آن شیء نیز نابود میشود. از باب نمونه، اگر ستون خیمه برداشته شود خیمه نیز برپا نخواهد بود. بنابر این، با رخت بربستن نماز از زندگی، مسلمانی نیز در پی آن رخت بر میبندد.
تارک نماز، کافر است
«عن علیـ علیهالسلامـ انه قیل له: یا امیرالمؤمنین ما تری فی امرئٍ لایصلی؟ قال من لمیصل فهو کافر.»
«به علیـ علیهالسلامـ عرض شد نظر شما درباره کسی که نماز نمیخواند چیست؟ آن حضرت فرمود: کافر است.»
فقیهان درباره مفهوم این حدیث مطالب فراوانی گفتهاند و لیکن آنچه مورد قبول تمامی آنهاست این که شخص بینماز از اسلام هیچ بهرهای نبرده است، هرچند بگوییم احکام کافر بر او باز نمیشود. البته اگر نخواندن نماز از روی انکار باشد این شخص کافر خواهد بود.
انتظار نماز
امام علیـ علیهالسلامـ فرمودند:
«شخصی که پیش از داخلشدن وقت نماز به انتظار رسیدن آن مینشیند جزو زائران خداست و سزاوار است خدا زائرش را گرامی بدارد و آنچه را بخواهد، بدو ببخشد.»
سفارش به کارگزاران
امام علیـ علیهالسلامـ افزون بر مطالبی که برای عموم مردم نسبت به نماز بیان کرده برای زمامداران و مسؤولان تأکید و سفارشهای بیشتری داشته است از جمله هنگامی که محمد بن ابیبکر را به فرمانداری مصر گماشت، به او چنین سفارش فرمود:
«به نمازت بنگر که چون است؛ زیرا تو امام (پیش نماز) مردم خود هستی (سزاوار است) که نماز را کامل به جایآوری و سبک و ناقص برگزارش نکنی؛ زیرا هر پیشنمازی برای مردمی نماز گزارد و در نماز آنان کم و کاستی باشد گناهش به گردن اوست و از نماز آنها چیزی کم نمیشود. نماز را کامل به جایآر و بر آن مراقبت نما تا تو نیز همانند پاداش آنان را داشته باشی و این از ثواب آنان چیزی نمیکاهد.»
آثار نماز
نماز ارتباطی روحی و معنوی میان عاشق و معشوق و ناقص مطلق و کامل مطلق به شمار میآید و بر بندگان با شرایطی واجب شده است، لیکن در این عبادت آثار و برکات بیشماری نهفته است. دانشمندان و عالمان دینی تحت عنوان اسرار نماز کتابهای زیادی نگاشته و برخی از اسرار و فواید آن را بیان کردهاند و تبیین و تفسیر تمامی آنها جز از بیان و بنان ائمهـ علیهمالسلامـ ممکن نیست.
در این بخش به پارهای از آثار و برکات نماز که در سخنان امام علیـ علیهالسلامـ آمده است، اشاره میشود.
کبرزدایی
امام علیـ علیهالسلامـ فرمودند:
«فرض الله ... و الصلاة تنزیهاً عن الکبر و الزکاة تسبیباً للرزق.»
«خداوند برای وارستن از کبر، نماز را؛ برای رویش روزی، زکات را مقرر کرده است.»
نگهبانی از مؤمنان
امیرمؤمنان در خطبه قاصعه در پی مذمّت و بیان آثار شوم خود بزرگبینی در مقام نقش نماز و تأثیر آن در زدودن آثار منفی آن فرمودند:
«و عن ذالک ما حرس الله عباده المؤمنین بالصلوات ... تسکیناً لاطرافهم و تخشیعاً لابصارهم و تذلیلاً لنفوسهم و تخفیضاً لقلوبهم و اذهاباً للخیلاء عنهم لما فی ذلک من تعفیرعتاق الوجوه بالتراب تواضعاً و التصاق کرائم الجوارح بالارض تصاغُراً.»
«در همین باره (برطرفکردن کبر و آثار شوم آن) خداوند با نمازها ... از بندگان مؤمنش پاسداری میکند تا آرامش در میانشان گیرد، بر چشمهایشان خشوع حاکم شود، جانهاشان خاکساری پذیرد، دلهاشان شکستن آموزد، و خودپسندی از آنان زدوده شود و این همه برای ارزشهای نهفته در احکام است؛ چونان به خاک ساییدن چهره آزادگان به رسم تواضع و چسباندن عضوهای ارجمند به زمین به نشانه کوچکی.»
محقق خویی در شرح این قسمت از خطبه قاصعه بحث را از دو جهت پی میگیرد:
الف: احکام شرعی همانند نماز، زکات و حج متضمن تواضع و زدایش آثار کبر است؛
ب: علت تشریع این احکام دستیابی به مصالح و دوری از مفاسد است و در هر دو قسمت به آیات و روایات فراوانی تمسک میجوید. از جمله در بخش اول آورده است:
«امام رضاـ علیهالسلامـ در پاسخ محمد بن مسلم نوشت: علت وجوب نماز این است که نماز اقرار به ربوبیّت خداوند متعال و دور انداختن همتایان و ایستادن در محضر جبار جل و جلاله به حالت ذلت و نیازمندی و خضوع و اعتراف به گناه و درخواست گذشت از گناهان گذشته و گذاردن صورت بر خاک در هر روز به جهت بزرگ داشت خداوند متعال است.»
در بخش دوم نیز روایات و آیات را گزارش کرده است؛ از جمله: امام علیـ علیهالسلامـ فرمودند:
«لیخشع الرجل فی صلاته فان من خشع قلبه لله عزوجل خشعت جوارحه فلایَعبَثُ بشیءٍ ... .»
«شخص باید در نمازش خشوع کند؛ زیرا اگر کسی قلبش برای خدا خشوع کند تمام جوارح و اعضای او نیز خشوع خواهد کرد. در نتیجه، با هیچیک از آنها بازی نخواهد کرد.»
امام علیـ علیهالسلامـ در این قسمت از خطبه قاصعه شش اثر از آثار نماز را بیان کرده است.
نماز وسیله شادمانی
از نگاه علیـ علیهالسلامـ روز عید و شادمانی هنگامی است که نماز در درگاه ایزد منان پذیرفته شود. از این رو آن حضرت در بعضی از روزهای عید فرمودند:
«انما هو عید لمن قبل الله صیامه و شکر قیامه و کل یوم لایعصی الله فیه فهو عید.»
«امروز تنها عید کسی است که خداوند روزهاش را پذیرفته، عبادت (نمازش) را سپاس گزارده است. هر روزی که در آن خداوند مورد نافرمانی قرار نگیرد، عید راستین است.»
امام علیـ علیهالسلامـ در نامهای به محمد بن ابیبکر، والی مصر چنین نوشتند:
«و اعلم ان کل شیء من عملک تَبَع لِصلاتک.»
«بدان که هر کار دیگرت را در ارزش، تابع نمازت خواهد بود.»
ابن میثم در توضیح این جمله چنین آورده است:
«مراد این است که اگر انسان بر نماز مواظبت کند و وظایفش را درباره نماز انجام دهد و آن را به هنگامش به جا آورد، امید میرود نسبت به دیگر اعمال بهتر و مواظبت کند و اگر نسبت به آن کماهمیتی کند، دور نیست نسبت به دیگر وظایف بیشتر کماهمیتی کند.»
در برخی از نسخهها در پی این قسمت آمده است:
«فمن ضیع الصلاه فهو لغیرها اشد تضیعاً.»
«هرکس نمازش را ضایع کند، نسبت به غیر آن بیشتر تضییع کننده است.»
وسیله نزول رحمت
امام علیـ علیهالسلامـ فرمود:
«لو یعلم المصلی ما یغشاه من الرحمة لما رفع رأسه من السجود.»
«اگر نمازگزار بداند چه هالهای از جلال خدا او را فرو میپوشاند هرگز دوست ندارد که سر از سجده بردارد.»
همراهی فرشتگان
امام علیـ علیهالسلامـ فرمودند:
«نمازگزار را سه بهره باشد: فرشتگان از زیر پایش تا اوج آسمان او را در میان گیرند، نیکی سر تا پایش را فرا گیرد و فرشتهای در طرف راست و چپ او قرار گیرد. پس هرگاه روی گرداند پروردگار تبارک و تعالی فرماید: آیا به کسی بهتر از من روی کردهای؟ ای پسر آدم! اگر نمازگزار میدانست که با چه کسی راز و نیاز میکند هرگز آن را نمیگسست.»
ناامیدی ابلیس
امام علیـ علیهالسلامـ فرمودند:
«اذ اقام الرجل الی الصلاة اقبل ابلیس ینظر الیه حَسداً لما یری من رحمة الله التی تغشاه.»
«هرگاه شخصی به نماز ایستد، ابلیس از این که میبیند رحمت خدا او را پوشانده است، حسودانه به وی مینگرد.»
شستن گناهان
در حکمتهای نهج البلاغه درباره تأثیر و نقش نماز در شست و شوی گناهان و آرامش و امیدواری نسبت به فضل و رحمت الهی آمده است:
«ما اهمّنی ذنب امهلتُ بعده حتی اصلی رکعتین و اسأل الله العافیة.»
«اندوهگینم نکرد گناهی که در پی آن مهلت یافتم دو رکعت نماز گذارم و از خدا اصلاح آن را بخواهم.»
آن حضرت با این عبارات در مقام تعلیم نقش و تأثیر شگفتانگیز نماز است. ابن میثم در شرح این جمله نوشته است:
«علت این که انسان نباید پس از خواندن دو رکعت نماز نسبت به گناهان اندوهگین باشد این است که نماز پوشاننده گناهان است.»
آیة الله حسنزاده علاوه بر این علت وجه دیگری را نیز بیان میکند و آن عبارت است از: امکان توبه از گناه، با زندهماندن هرچند به مقدار خواندن دو رکعت نماز.
ریزش گناهان
امام علیـ علیهالسلامـ ضمن تأکید بر نماز یکی از عوامل سقوط جهنمیان را نخواندن نماز بر شمرده است:
«نماز را به پا دارید، محافظت آن را بر عهده گیرید، زیاد به آن توجه کنید و فراوان نماز بخوانید و به وسیله آن به خدا تقرب جویید؛ زیرا نماز به عنوان فریضه واجب در اوقات مختلف شبانه روزی بر مؤمنان مقرر شده است. مگر به پاسخ دوزخیان در برابر این پرسش که چه چیز شما را به دوزخ کشانیده است گوش فراندادهاید که میگویند: ما از نمازگزاران نبودیم! نماز، گناهان را همچون برگهای پاییزی میریزد و غل و زنجیرهای گناهان را از گردنها میگشاید. پیامبرـ صلی الله علیه و آلهـ نماز را به چشمه آب گرمی که بر در خانه کسی باشد و شبانه روز پنجبار خود را در آن شست و شو دهد، تشبیه کرده است که بدون تردید چرک و آلودگی در بدن چنین کسی باقی نخواهد ماند ... .»
دژی در برابر شیطان
حضرت فرموده است:
«الصلوة حصن فی سطوات الشیطان.»
«نماز دژی است در برابر یورشهای شیطان.»
«الصلوة حصن الرحمن و مُدمِرَةُ الشیطان.»
«نماز قلعه خدای بسیار مهربان است و آلت دورکردن شیطان.»
نماز سبب نزول رحمت
«الصلاة تستنزل الرحمة.»
«نماز رحمت (و آمرزش الهی) را فرود میآورد.»
نماز سبب بخشش
«من اتی الصلاة عارفاً بحقها غفرله.»
«هرکه نماز را با معرفت به حق آن به جای آورد، آمرزیده است.»
شرایط قبولی نماز
عالمان دینی در مباحث نماز از دو بحث جداگانه سخن گفتهاند؛ نخست: شرایط صحیحبودن نماز، که بیشتر رنگ فقهی دارد؛
دوم: شرایط قبولی و پذیرفتهشدن نماز، در این باره روایات زیادی از ائمه معصومانـ علیهمالسلامـ رسیده است:
حلالبودن لباس
«انظر فیم تصلی ان لمیکن من وجهه و حِلِّهِ فلاقبول.»
«بنگر که با چه (جامهای) نماز میخوانی: اگر آن را از راه درست و حلال به دست نیاورده باشی نمازت پذیرفته نیست.»
حضور قلب
«لایقومن احدکم فی الصلاة متکاسلاً و لانائماً و لایُنکَرن فی نفسه فانه بین یدی ربه عزوجل و انما للعبد من صلاته ما اقبل علیه منها بقلبه.»
«هیچیک از شما با حالت کسلی و خوابآلودگی به نماز نایستد و به خودش نیز فکر نکند؛ زیرا در پیشگاه پروردگار عزوجل خویش قرار دارد. بنده را همان مقدار از نمازش نصیب است که با توجه قلبی او همراه باشد.»
توجّه
«الالتفات فی الصلاة اختلاس من الشیطان فایاکم و الالتفات فی الصلاة فان الله تبارک و تعالی یقبل علی العبد اذا قام فی الصلاة، فاذا التفت قال الله تبارک و تعالی: یابن آدم! عمّن تلتفتُ ثلاثاً فاذا التفت الرابعة اعرض الله عنه.»
«روی برگرداندن در حال نماز دستبردی از جانب شیطان است. پس از روی برگرداندن در حال نماز بپرهیزید؛ زیرا هرگاه بنده به نماز بایستد خداوند تبارک و تعالی به او رو میکند و چون بنده به این سو و آن سو توجه کند خداوند میفرماید: ای پسر آدم! از که روی میگردانی تا سه مرتبه و چون برای چهارمین بار بنده از قبله روی برگرداند خداوند نیز از او روی میگرداند.»
نهج البلاغه در مقام بیارزشبودن نماز بدون رهبری الهی آمده است:
«و قد سمعـ علیهالسلامـ رجلاً من الحروریّة یتهجد و یقرأ، فقال: نوم علی یقین خیرٌ من صلاةٍ فی شک.»
«امام علیـ علیهالسلامـ نیایش نیمه شب و قرائت قرآن یکی از خوارج را شنید، فرمود: خفتن همراه با یقین ارزشمندتر از نماز و نیایش با شک و تردید است.»
ابن میثم در توضیح این حکمت نوشته است: اگر خواب با اعتقادات و باورهای لازم همراه باشد امری است شایسته و نیکو، و اگر نماز با شک و تردید نسبت به باورهای لازم (امامت) همراه باشد امری است غیر نیکو. از اینرو، خواب از روی یقین از نماز با شک بهتر است.
اسلام، دین، اجتماع
در دین مقدس اسلام دین اجتماع و آیین همگانی است و بسیاری از دستورهای فقهی آن اجتماعی است تا آنجا که اگر اجتماع مؤمنان نباشد پارهای از آنها جامه عمل به خود نمیپوشاند؛ مانند نمازجمعه که از جمله شرایط آن حضور دست کم 5 نفر است.
نماز، از جمله احکامی است که خداوند متعال سفارش کرده در اجتماع و به صورت جماعت اقامه شود، و آیات و روایات فراوانی در این باره رسیده، وعدم حضور در جماعت مسلمانان از روی بیاعتنایی به شدت نهی شده است.
خواندن نماز جماعت اهمیت بسیاری دارد. از این رو احکام و آدابش نیز باید مورد توجه قرار گیرد.
در این بخش به پارهای از آنچه که در نماز جماعت باید رعایت شود و در کلام مولا علیـ علیهالسلامـ آمده است، اشاره میشود.
میانهروی در جماعت
برای امام جماعت و نماز جماعت آداب فراوانی وجود دارد؛ یکی از آدابی که مورد توجه امام علیـ علیهالسلامـ قرار گرفته رعایت میانه روی در جماعت است:
«هرگاه که با مردم به نماز جماعت ایستادی نه با طولانی کردنش مردم را به ستوه آور و نه با شتاب بیش از حد نماز را ناچیز شمار، که بیگمان بیمارانی در میان مردماند و گرفتاریهای ویژهای دارند که رعایت حالشان لازم است و من از رسول خدا در هنگامی که به یمن اعزامم کرد پرسیدم نماز را با آنان به چه سان بگزارم و رسول خدا پاسخ داد چونان ناتوانترین فردشان با آنان نماز بگزار و نسبت به مؤمنان مهربان باش.»
نهی از فتنهانگیزی در جماعت
«و صلّوا بهم صلاة اضعفهم و لاتکونوا فتّانین.»
«در جماعت خود را با کمتوانترین افراد هماهنگ کنید و سبب کراهت آنان از نماز، و در فتنه افتادنشان مباشید.»
محقق شوشتری در شرح «و لاتکونوا فتانین» چند روایت از رسول خداـ صلی الله علیه و آلهـ گزارش کرده است، از جمله:
«حزم پسر ابی کعب انصاری در نماز جماعت معاذ بن جبل حاضر شد، در حالی که وی در نماز جماعت مغرب سوره بقره را میخواند؛ حزم از جماعت منصرف شد. پس از آن رسول خداـ صلی الله علیه و آلهـ رسید. معاذ به آن حضرت عرض کرد: حزم بدعت گذاشت (نماز جماعت را به هم زد)، حزم در پاسخ گفت: معاذ چون سوره بقره را شروع کرد من پس از این که نماز را شروع کردم، آن را رها کردم، آن حضرت به معاذ فرمود: در نمازت فتنهجو مباش؛ زیرا پشت سرت فرد ناتوان و مسن و مریض وجود دارد.»
برخورد با ترککننده نماز جماعت
«شنیدم امام صادقـ علیهالسلامـ میفرمود: به امیرمؤمنان خبر دادند در کوفه گروهی از همسایگان مسجد در نماز جماعت حاضر نمیشوند، آن حضرت فرمود: یا باید در نماز جماعت شرکت کنند و یا این که تغییر مکان بدهند و همسایه مانباشند و ما نیز همسایه آنان نخواهیم بود.»
پر واضح است حکم تغییر مکان از احکام حکومتی مولاعلیـ علیهالسلامـ به شمار میآید. بنابراین، چنین حکمی نمیتواند برای غیر معصوم روا باشد، مگر از باب حکم حکومتی.
بهترین انسانها
«عن علیـ علیهالسلامـ افضل الناس فی المسجد الامام ثم المؤذن ثم من علی یمنی الامام.»
«بهترین انسانها در مسجد به ترتیب امام جماعت، مؤذن و شخصی است که در طرف راست امام جماعت میایستد.»
رعایت نظم صفوف
«جاهای خالی صفهای جماعت را پر کنید. پس هرکس میتواند صف اول و یا دوم را پر کند، باید چنین کند؛ زیرا این کار محبوبتر است پیش رسول خداـ صلی الله علیه و آلهـ صفها را کامل کنید همانا خدا و فرشتگان او بر کسانی که صفها را کامل میکنند، درود میفرستند.»
نوافل
خداوند متعال افزونِ بر هفده رکعت نماز واجب در طول شبانه روز، نمازهای مستحبی نیز تشریع کرده است. برخی از آنها که با نمازهای یومیه ارتباط دارد، نوافل نامیده میشود. از جمله حکمتهای تشریع آنها براساس روایات رسیده از ائمهـ علیهمالسلامـ جبران کاستی و نواقص نمازهای یومیه است. از این رو، میتوان گفت این نمازها فرع نمازهای واجب است.
در این بخش برخی از سخنان مولا علیـ علیهالسلامـ را درباره نمازهای نافله مستحبی یادآور میشویم.
نافله پس از فریضه
«یا علی مثل المصلی کالتاجر لایخلص له ربحه حتی یأخذ رأس ماله و کذالک المصلی لایقبل الله له نافلة حتی یؤدی الفریضه.»
«ای علی! مثل نمازگزار همانند تاجر است، سود برای او به دست نمیآید مگر پس از برگشتن اصل سرمایه. همچنین نمازگزار تا نمازهای واجب را انجام ندهد، خداوند نافله از او نمیپذیرد.»
«لاتقض نافلةً فی وقت فریضة، إبدَأ بالفریضة ثم صلّ ما بذالک.»
«نماز نافله را در وقت نماز فریضه به جای میاور. نخست نماز فریضه را بهجا آور، سپس نماز بگزار آن چه بخواهی.»
بازخواست نشدن مستحبات
«الامام علیـ علیهالسلامـ: یا کمیل! لارخصة فی فرض و لاشدة فی نافلة، یا کمیل! ان الله لایسألک الا عمّا فرض.»
«امام علیـ علیهالسلامـ فرمودند: ای کمیل! در هیچ فریضهای رخصت ترک نیست و در هیچ نافلهای سختگیری نیست. ای کمیل! خداوند از تو جز درباره آنچه واجب کرده است بازخواست نمیکند.»
مستحبات فدای واجبات
یکی از مطالبی که در کلمات امام علیـ علیهالسلامـ به چشم میخورد اهتمام و تأکید بر رعایت وقت نمازهای واجب است. از این رو در مواردی که وقت نماز واجب داخل شود از خواندن نمازهای نافله نهی فرموده است:
«لاقربة بالنوافل اذا اضرّت بالفرائض.»
«هر نافلهای را که به فریضهای آسیب رساند در نزدیکی به خدا نقش نباشد.»
«اذا اضرتِ النوافل بالفرایض فارفضوها.»
«چون مستحبات به تکالیف واجب آسیب رسانند، رهاشان کنید.»
محقق شوشتری در شرح تفسیر این سخن چند روایت را گزارش کرده است:
«عن زرارة سألت ابا جعفر علیهالسلام عن رکعتی الفجر؟ قال: قبل الفجرـ الی ان قالـ: اترید ان تقایس لو کان علیک من شهر رمضان اکنت تتطوع اذا دخل علیک وقت الفریضة فابدأ بالفریضة.»
«زراره از امام باقرـ علیهالسلامـ از وقت نماز نافله صبح پرسید، آن حضرت در پاسخ فرمودند: وقت آن پیش از طلوع فجر صادق است ... آیا میخواهی مقایسه کنی اگر در شهر رمضان باشی آیا میتوانی روزه مستحبی بگیری هرگاه وقت نماز واجب رسید پس شروع به خواندن نماز واجب کن.»
در این رابطه مباحث فراوانی وجود دارد؛ از جمله این بحث فقهی مطرح است: آیا کسی که نماز قضا بر عهده اوست میتواند نماز مستحبی بخواند؟
آیت الله حسنزاده آملی در این باره نوشته است:
ابن ابی الحدید به فقیهان نسبت داده که اگر کسی نماز قضا بر عهدهاش باشد نماز نافله او صحیح نیست، ولیکن این نسبت صحیح نیست؛ زیرا علامه مجلسی در شرح فروع کافی در باب جواز خواندن نافله برای کسی که نماز واجب بر عهدهاش است، نوشته: دو قول است:
الفـ گفته شده به بطلان؛
بـ ابن بابویه و ابن جنید قایل به جوازاند ولیکن به نظر من مقصود آن حضرت نفی تقرب است نه اثبات بطلان.
امام علیـ علیهالسلامـ در همین رابطه فرمودند:
«و لاعبادة کاداء الفرائض.»
«هیچ عبادتی مانند انجام واجبات نیست.»
توضیح مطلب این است که در ترک واجبات و انجام مستحبات کار حرامی صورت گرفته و با انجام کار حرام نزدیکی به خدا حاصل نمیشود.
تحمیلنکردن نوافل
«ان للقلوب اقبالاً و ادباراً فاذا اقبلت فاحملوها علی النوافل و اذا ادبرت فاقتصروا بها علی الفرائض.»
«همانا برای دلها رویکردن و پشتکردنی است. پس هرگاه روی کرد (علاقه نشان داد) وادارش کنید بر انجام نمازهای نافله و هرگاه پشت کرد (بیعلاقگی کرد) بر انجام واجبات بسنده کنید.»
نماز شب
از جمله نمازهای مستحبی که در زندگی و سعادت انسانها تأثیر به سزایی دارد، نماز شب است. این نماز بر رسول خداـ صلی الله علیه و آلهـ واجب، ولی بر دیگران معصومان مستحب بوده است، ولیکن آنان همانند نماز واجب آن را بهجا میآورده و بر آن فراوان تأکید کردهاند. از جمله:
تأکید بر نمازشب
«انه کان یقول انا اهل بیت امرنا ان نطعم الطعام و نؤدی فی النائیة و نصلی اذا نام الناس.»
«ما خاندانی هستیم که دستور داریم اطعام کنیم و در گرفتاریها (به مردم) کمک کنیم و وقتی مردم خفتهاند نماز گزاریم.»
لبخند خدا
«ثلاثة یضحک الله الیهم یوم القیامه: رجل یکون علی فراشه و معه زوجتُه و هو یُحِبُّها فیتوضأ و یدخل المسجد فیصلی و یناجی ربه ... .»
«سه کساند که خداوند در روز قیامت به روی آنها میخندد: مردی که در بستر خود کنار همسرش غنوده و به او عشق میورزد اما بر میخیزد و وضو میگیرد و به مسجد میرود و نماز میگزارد و با پروردگارش به راز و نیاز میپردازد ... .»
برکات نمازشب
«قیام اللیل مصحّة البدن و مرضاة للرب عزوجل و تعرضُ للرحمة و تمسک باخلاق النبیین.»
«شب زندهداری مایه تندرستی و خشنودی و در معرض رحمت خدا قرار گرفتن و چنگآویختن به اخلاق پیامبران است.»
«ما ترکت صلاة اللیل مُنذ سمعت قول النبیـ صلی الله علیه و آلهـ: صلاة الیل نورُ فقال الکوّاء و لالیلة الهریر؟ قال: و لالیلة الهریر.»
«از آن زمان که این سخن رسول خداـ صلی الله علیه و آلهـ را شنیدم که نماز شب نور است، نماز شب را ترک نکردم. ابن کواء پرسید: حتی در لیلة الهریر؟ فرمود: حتی در لیلة الهریر.»
«عن علیـ علیهالسلامـ قال نهانی رسول اللهـ صلی الله علیه و آلهـ ان انام الاعلی وتر.»
«رسول خداـ صلی الله علیه و آلهـ مرا نهی کرد از این که بخوابم مگر نماز وتر را بخوانم.»
«انه قال: اوصیکم بقیام اللیل، اوصیکم بقیام اللیل.»
«سفارش میکنم شما را به شب زندهداری به شب زندهداری.»
«قال: رکعتان فی ثلث اللیل الاخیر افضل من الدنیا و ما فیها.»
«دو رکعت نماز در ثلث آخر شب بهتر است از دنیا و آنچه در آن است.»
نمازجمعه
از جمله جلوههای نماز در نهج البلاغه کلماتی است که از آن حضرت درباره نقش و اهتمام به نمازجمعه صادر شده است؛ مانند نامه به حارث همدانی:
نهی از سفر در روزجمعه
«و لاتسافر فی یوم جُمُعةٍ حتی تشهد الصلاة الا فاصلاً فی سبیل الله او فی امرٍ تعذَرُ به.»
«روزجمعه پیش از حضور در نمازجمعه مسافرت مکن مگر هدف سفرت الهی باشد یا به سبب کاری عذر پذیرفتهای داری.»
جایگاه نمازجمعه
«ثلاثة ان انتم خالفتم فیهن ائمتکم هلکتم: جمعتکم و جهاد عدوّکم و مناسککم.»
«در سه چیز اگر با ائمه (رهبران دینی) مخالفت کنید موجب هلاکت خود میشوید: اقامه نمازجمعه، جهاد با دشمن و انجام واجبات حج.»
ترک کلام
«لاکلام و الامام یخطب و الا التفات الا کما یحل فی الصلاة.»
«وقتی امام جمعه خطبه میخواند سخن گفتن و روی گرداندن از قبله جایز نیست مگر در همان حدی که در نماز جایز است.»
ترک نمازجمعه موجب نفاق است
«من ترک الجمعة ثلاثاً متتابعةً لغیر علةٍٍ کتب منافقاً.»
«هرکه سه جمعه پی در پی بدون عذر نمازجمعه را ترک کند در لیست منافقان نوشته میشود.»
حضور زندانیان در نمازجمعه
«ان علیا علیهالسلام کان یخرج اهل السجون من الحبس فی دین او تهمة الی الجمعة فیشهدونها و یضمنهم الاولیاء حتی یردونهم.»
«همانا علیـ علیهالسلامـ زندانیهایی را که به جهت بدهی و یا افترا زندانی شده بودند در روز جمعه برای حضور نمازجمعه آزاد میکرد و اولیای آنها را ضامن برگشت آنان میکرد.»
آزادی کارگر برای حضور در نمازجمعه
«قال رسول الله ـ صلی الله علیه و آلهـ من استأجر اجیراً فلایحبسه عن الجمعة فیأثم و ان لمیحبسه اشترکا فی الأجر.»
«رسول خداـ صلی الله علیه و آلهـ فرموده است هرکس کارگری را اجیر کند روزجمعه نباید مانع حضورش در نماز جمع شود و گرنه گناهگار است و اگر مانع شرکت او نشود هر دو در ثواب جمعه شریکاند.»
«نهی علی علیهالسلام ان یشرب الدواء یوم الخمیس مخافة ان یضعف عن الجمعة.»
«علیـ علیهالسلامـ از خوردن دارو در روز پنجشنبه نهی کرد به جهت ترس از ضعف روز جمعه.»
حرکت با پای برهنه
«عن علی علیهالسلام انه کان یمشی الی الجمعة حافیاً تعظیماً لها و یعلق نعلیه بیده الیسری و یقول انه موطن لله.»
«علیـ علیهالسلامـ به جهت بزرگداشت نمازجمعه با پای برهنه حرکت میکرد و نعلین را به دست چپ میگرفت و میفرمود آنجا موطن خداست.»
آخرین نماز
«اذا قام احدکم الی الصلوة فلیصل صلوة مودع.»
«هرگاه شخص به نماز میایستد مانند کسی که آخرین نمازش را میخواند، نماز بخواند.»
نهی از تند نمازخواندن
«امام علیـ علیهالسلامـ به مردی که سجدههای نمازش را خیلی سریع بهجا میآورد، فرمود: چند وقت است اینگونه نماز میخوانی؟ آن مرد عرض کرد: از فلان مدت. حضرت فرمود: شخصی چون تو در نزد خداوند همانند کلاغ است که نوک بر زمین میزند. اگر بمیری بر غیر آیین ابوالقاسم محمدـ صلی الله علیه و آلهـ مردهای. سپس فرمود: دزدترین مردم کسی است که از نمازش بدزدد.»
هر عبادتی ارزش ندارد
«رب متنسکٍ و لادین له.»
«چه بسا عبادت کنندهای که دین ندارد.»
خشوع
«الامام علیـ علیهالسلامـ: یا کمیل! لیس الشأن ان تصلی و تصوم و تتصدق انما الشأن ان تکون الصلاة بقلب نقیٍ و عمل عندالله مرضی و خشوع سوی.»
«ای کمیل! مهم این نیست که نماز بخوانی و روزه بگیری و صدقه بدهی مهم این است که نماز با دل پاک و عمل خداپسندانه و خشوع راستین صورت گیرد.»
حالات علیـ علیهالسلامـ در نماز
خشوع
روایات فراوانی درباره حالات و خشوع آن حضرت وارد شده از جمله:
«الامام الصادقـ علیهالسلامـ کان علی اذا قام الی الصلاة فقال: (و جهت وجهی للذی فطر السموات و الارض) تغیّر لُونُه حتی یُعرف ذلک فی وجهه.»
«امام صادقـ علیهالسلامـ فرمودند: هرگاه علی به نماز بر میخاست میگفت: (رو به سوی کسی کردم که آسمانها و زمین را آفرید) و رنگش تغییر میکرد به طوری که در چهرهاش پیدا بود.»
«نقل شده است که امام علیـ علیهالسلامـ هرگاه به نماز میایستاد مانند بنایی استوار یا ستونی راست تکان نمیخورد، گاهی اوقات در حال رکوع یا سجده (از بس آرام بود و کوچکترین حرکتی نمیکرد) پرنده بر پشت آن حضرت فرود میآمد. هیچکس طاقت تقلید از نماز رسول خداـ صلی الله علیه و آلهـ را نداشت جز علی بن ابیطالب و علی بن الحسینـ علیهمالسلامـ.»
تغییر چهره پیش از نماز
در تفسیر قشیری آمده است:
«علیـ علیهالسلامـ چون وقت نماز میشد رنگش تغییر میکرد و به خود میلرزید، به آن حضرت عرض میشد شما را چه شده است؟ میفرمود: هنگام ادای امانتی رسیده است که خدای تعالی آن را بر آسمانها و زمین و کوهها عرضه کرد، و انسان به عهده گرفت و من با این ضعف و ناتوانیم نمیدانم آیا از عهده برداشتن این بار به خوبی بر میآیم یا نه؟»
اولین نمازگزار
«اللهم انی اول من اناب و سمع و اجاب لمیسبقنی الا رسول اللهـ صلی الله علیه و آله و سلّمـ بالصلاة.»
«بار خدایا! من نخستین کسم که با زاری باز آمدهام و شنیدهام و لبیک گفتهام. در نماز جز از رسولخدا،ـ صلی الله علیه و آلهـ از همه پیشی گرفتهام.»
محقق در شرح و تفسیر این جملات جهت استدلال بر مبنای اهل سنت از بیشتر از پنجاه طریق و کتاب گزارش میکند که نخستین مسلمان و نمازخوان پس از رسول خدا علیـ علیهالسلامـ است. از جمله میگوید:
«تاریخ طبری به سه طریق و ابانة العکبری از چهار طریق و کتاب مبعث از محمد بن اسحاق و تاریخ نسوی و کتاب ثعلبی و کتاب مادری و مسند ابی یعلی موصلی و یحیی بن معین و کتاب ابوعبدالله محمد بن زیاد نیشابوری از عبدالله بن احمد با سندهایی از ابن مسعود و علقمه بجلی و اسماعیل بن ایاس بن عفیف از پدرش از جدش هریک گفتهاند عفیف برادر اشعث بن قیس کندی جوانی را دید که نماز میگذارد. سپس پسربچهای (نوجوانی) طرف دست راستش و زنی پشت سرش ایستاد. عفیف به عباس (عموی پیامبر) گفت: این اتفاق بزرگی است. عباس گفت: وای برتو این شخص محمد و این نوجوان علی و این زن خدیجه است. محمدـ صلی الله علیه و آلهـ پسر برادرم به من گفت: خدای من، خدای زمین و آسمانهاست و از سوی او مأمور به این دین (اسلام) شده. به خدا قسم روی زمین جز این سه نفر بر این دین نیستند.»
علامه جعفری درباره نخستین مسلمان نوشته است:
«اکثریت قریب به اتفاق مورخین و محدثان برآنند که نخستین کسی که ایمان آورده است علی بن ابیطالبـ علیهالسلامـ بوده است، چنان که بعد از این توضیح خواهیم داد آن چه که مورد اختلاف است سنّ مبارک امیرالمؤمنینـ علیهالسلامـ است که در موقع قبول اسلام چند سال از عمر مبارک آن حضرت میگذشته است.»
درباره عمر شریف آن حضرت برخی ده و گروهی یازده سال گفتهاند.
ابن ابی الحدید در مقام پاسخ این اشکال که سبقت در اسلام و نماز ربطی به شرایط امامت ندارد پس چرا آن حضرت این مطلب را فرموده است، میگوید:
«علیـ علیهالسلامـ در این خطبه میخواهد بگوید جنگ و شمشیر زدنم برای حفظ ریاست نیست. از این رو به عنوان دلیل بر مدعا میفرماید در زمانی که اسلام معروف و مشهور نبود من اول مسلمان بودم. ثانیاً هرکس اول مسلمان باشد از باب آیه (السابقون السابقون اولئک المقربون) و وقتی که علی از دیگران مقربتر باشد باید موانع ششگانه امامت از سر راه او برداشته شود.»
شرح نهج البلاغه, خویی, ج19, ص 67.منبع سایت تبیان