نوشته شده توسط : شب های بی ستاره

 آبی که آبرو ریزد در گلو مریز

از تشنگی بمیرو آبرو نریز



:: بازدید از این مطلب : 48
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
تاریخ انتشار : جمعه 7 ارديبهشت 1397 | نظرات ()
نوشته شده توسط : شب های بی ستاره

 خسته و دلگير در شهري غريب

 

مانده ام لبــــــريز از دلـــواپسي

دل پر از حال و هواي دوستــان

يـــاد از دوران شــاد اطلســـــي

يــــاد دوران رفاقتهــــــــاي دور

دوستـــــان عاشق و خيلي صبور

يــــادآن باران نم نم روي خــــاك

عاشقــــــان ساده با دلهاي پـــاك

ديگر امروز آن رفاقتها كجــاست؟

دوستان روي سخنها با شمــاست

مانده ام در سوگ اين دل مـردگـي

روزهــــاي پرسه در افســـردگـي

پس چه آمـــد بر سر آن زنـدگــي

سهـــم دلهامان همه شرمنـــدگــي

دوستـان رفتند و ما تنها شـــديم؟!

يا كــه ما مانديم و بي فردا شــديم

كاشـــكي ميشد دوباره گريـــه كرد

خاطــری از خاطــراتم زنــــده کرد

کاشکی می شد در این فصل غریب

لحظــه اي اندوه را شرمنـــده كرد



:: برچسب‌ها: شعر ,
:: بازدید از این مطلب : 82
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
تاریخ انتشار : جمعه 7 ارديبهشت 1397 | نظرات ()
نوشته شده توسط : شب های بی ستاره

 

 

پوسته ای نازک و خشک ، .

رنگ ِ مرده ای از مات ِ قهوه ای ! .

از درون مچاله ام . .

استخوانم اما ، .

شکل ِ روز ِ اَوَلست ! .

خودکُشی را نه ، ولی .... .

خودخوری خوووب بَلَدم ! .

من در آن عمقِ وجود .

غم اَندود شده ام ! .

نمک ِ نفرت ِ تو ، .

جان ِ من را - سود - کرد ! .

با گذشتِ سالها ‌ .

مومیایی شده ام... . .


((نفیسه هاشملو)



:: برچسب‌ها: شعر ,
:: بازدید از این مطلب : 60
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
تاریخ انتشار : جمعه 7 ارديبهشت 1397 | نظرات ()
نوشته شده توسط : شب های بی ستاره
 

به که باز گویم ای جان که چقدر مهربانی
تو زلال چشمه ساری تو شکوه آسمانی
چوغمی به دل نشسته پروبال دل شکسته
به امید وصل هرگز نکنم به لب فغانی
همه شادی وتبسّم به لبم شب وصالت
اگراین زمان بیایی و کنار من بمانی
به امید همنشینی که دمی برم نشینی
زشکوه با تو بودن نبود زمن نشانی
بنگرکه بست قامت دل من به ذکرنامت
به نماز عشق گفتند موذّنان اذانی
نظری دگر به ماکن زغمت مرا رها کن
که به جان نازنینت تو میان جان جانی
غزلم نوای نی شدهمه عمربی تو طی شد
به خدا پناه بردم که مرا زخود نرانی
من و جسم مبتلایی تو وساز بی وفایی
به کدام مذهبی تو که به عهد خود نمانی
بنگر زصبر ساقی که نمانده هیچ باقی
که امید همدلی بود نه شوق همزبانی 



:: برچسب‌ها: شعر ,
:: بازدید از این مطلب : 61
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
تاریخ انتشار : پنج شنبه 6 ارديبهشت 1397 | نظرات ()
نوشته شده توسط : شب های بی ستاره

 

نگاهم لهجه ای دارد که تنهایش تو می فهمی
چو رودی پیچ در پیچ و درازایش تو می فهمی

تو میدانی که منظور از محبت چیست میدانم
کلید معرفت داری و معنایش تو می فهمی

به گنج همدلی باید رسیدن، مهربانی را
ندارم شک به آسانی که غوغایش تو می فهمی

بسان قطره می مانم که با جمع تو سیلم من
مسیرم پیچ و خم دارد که دریایش تو می فهمی

دریغ از من مکن بذر نگاهت را که می میرم
که رستن آرزوی بذر و رویایش تو می فهمی

از آن انسان بگویندم که انس از فطرتم خیزد
بیا گنج معانی را زوایایش تو می فهمی...


:: برچسب‌ها: شعر ,
:: بازدید از این مطلب : 59
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
تاریخ انتشار : پنج شنبه 6 ارديبهشت 1397 | نظرات ()
نوشته شده توسط : شب های بی ستاره
 
در سپیده دمی
نه چندان دور
به دیدارت خواهم آمد
با سبدهای معرفت
بر دوش
شاخه های یاسمن
در دست
و هزاران گفتنی
بر لب
اما
از پیش می دانم
لبریزترین نگاهها
در سخاوت سکوت
گرهبند همدلی ما خواهد بود


:: برچسب‌ها: شعر ,
:: بازدید از این مطلب : 53
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
تاریخ انتشار : پنج شنبه 6 ارديبهشت 1397 | نظرات ()
نوشته شده توسط : شب های بی ستاره

 گفتم چسان زبانم، از مدح تو برآید

گفتا تو مدح زن را، برگو که خوش‌تر آید
گفتم مقام شامخ، از بهر توست مادر
گفتا شرافتم از، دخت پیمبر آید
گفتم تو آیتی از، آیات ذوالجلالی
گفتا همین که گفتی، زهرا به خاطر آید
گفتم که لفظ مادر، زیباترین کلام است
گفتا که واژه‌ی آن، چون تاج بر سر آید
گفتم بهشت و جنت، باشد به زیر پایت
گفتا که این صفت از، زهرای اطهر آید
گفتم شمیم بویت، چون لاله‌ی بهاری است
گفتا شمیم زهرا، چون عود و عنبر آید

لينك دانلود آهنگ زيباي فوق:

http://uploadboy.com/5yx862c39rv0.html

 


:: برچسب‌ها: مادر , بهشت دنیا ,
:: بازدید از این مطلب : 72
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
تاریخ انتشار : چهار شنبه 5 ارديبهشت 1397 | نظرات ()
نوشته شده توسط : شب های بی ستاره

 الهی من بمیرم جای مادر

به چشمانم بمالم پای مادر

به یاد لای‌لای بچگی‌ها

منم با هی‌هی هیهای مادر

به یاد زحمت بسیار بابا

ببوسم دست بی‌همتای مادر



:: برچسب‌ها: مادر , بهشت دنیا ,
:: بازدید از این مطلب : 67
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
تاریخ انتشار : چهار شنبه 5 ارديبهشت 1397 | نظرات ()
نوشته شده توسط : شب های بی ستاره

 معذرت می‌خوام فیثاغورس ....چرا که مادر من سخت‌ترین معادلات است!

معذرت می‌خوام نیوتن ...چرا که مادر من راز جاذبه است!

معذرت می‌خوام ادیسون ...چرا که مادر من اولین چراغ زندگی من است!

معذرت می‌خوام افلاطون ...چرا که این مادر من است که مدینه فاضله قلب من است!

معذرت می‌خوام رومئو... چرا که همه راه‌ها به عشق مادر ختم می‌شود...!

معذرت می‌خوام ژولیت ...چرا که مادر عشق من است !



:: برچسب‌ها: مادر , بهشت دنیا ,
:: بازدید از این مطلب : 79
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
تاریخ انتشار : چهار شنبه 5 ارديبهشت 1397 | نظرات ()
نوشته شده توسط : شب های بی ستاره

 می‌دانی...

 

بعضی‌ها را هر چه قدر بخوانی...خسته نمی‌شوی!

بعضی‌ها را هر چه قدر گوش دهی...عادت نمی‌شوند!

بعضی‌ها هرچه تکرار شوند... باز بکر هستند و دست‌نخورده!

دیده‌ای؟

شنیده‌ای؟

بعضی‌ها بی نهایتند!

مثل مادر...




:: برچسب‌ها: مادر , بهشت دنیا ,
:: بازدید از این مطلب : 88
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
تاریخ انتشار : چهار شنبه 5 ارديبهشت 1397 | نظرات ()