گفتگوی شیطان چاق با شیطان لاغر
شیطان چاقی با شیطان لاغری ملاقات کرد و گفتگوی آن ها به صورت زیر انجام شد:
شیطان چاق: تو چرا این چنین لاغر و ضعیف شده ای؟
شیطان لاغر: من بر شخصی مسلط هستم(مأمور گمراه نمودن او می باشم)،ولی او در آغاز هر کاری،مانند خوردن،آشامیدن،آمیزش و... می گوید : بسم الله؛به نام خدا.))
از این رو از نفوذ در او و شرکت در کارهای او محروم می باشم،و همین موجب لاغری من شده است،ولی بگو بدانم تو چرا چاق هستی؟
شیطان چاق: چاقی من به خاطر آن است که شاد هستم؛زیرا بر یک شخص غافل و بی تفاوت مسلط می باشم که در هیچ کاری بسم الله نمی گوید؛هنگام ورود به خانه و هنگام خروج،هنگام خوردن،نوشیدن،آمیزش و... در هر کاری،آن چنان غافل و سرگرم است که اصلا به یاد خدا نیست.(1)
همان،ج 3،ص 338
:: برچسبها:
روایت ,
:: بازدید از این مطلب : 100
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0