نماز مهمترين ذکر واجبي است که تا واپسين لحظات زندگي برعهدهي آدمي است. خداوند متعال در قرآن کريم ميفرمايد: » واقيمواالصلاة« يعني به پا داريد نماز را، دراثر اين امر خداوند، ميفهميم که نماز بر ما واجب است و بايد آن را انجام دهيم و اگر از انجام آن سرپيچي نمائيم مؤاخذه خواهيم شد، به بيان ديگر نماز عبادت مشترکي ميان تمام اديان است و براي آن تعريفهاي بسيار ذکر شده که يکي از بهترين آنها، تعريف اگوست سياتيه استاد فلسفهي پاريس است که در کتاب خود به نام فلسفهي دين مينويسد:
«دين، روح انسان را با نيروئي نامرئي که مقدراتش را در اختيار دارد، ارتباط ميدهد. و نماز (که اين ارتباط را برقرار ميسازد) همان دين در حالت عمل يا همان دين حق است.» و آنگاه اضافه ميکند: «دين وقتي با عملي زنده توام نباشد که ميان بنده و آفريدگار را ارتباط دهد و روح را به سوي رستگاري بکشاند مفهومي نخواهد داشت».
اين گفته همان چيزي است که حضرت محمد پيغمبر اسلام(ص) فرموده است که:
»لاخيرفي دين لاصلوة فيه«
»ديني که در آن نماز نباشد خيري در آن نيست. «
ديل کارنگي دانشمند معروف آمريکايي در کتاب خود به نام: «آئين زندگي» نماز و دعا را وسيلهي غلبه بر تشويش ونگراني معرفي ميکند و مينويسد: امروز جديدترين علم پزشکي يعني روان پزشکي همان روشهايي را آموزش ميدهد که پيامبران تعليم ميدادند چرا؟ «به علت اينکه پزشکان روحي دريافتهاند که دعا و نماز و داشتن ايمان محکم به دين، نگراني، تشويش، هيجان وترس را که موجب اغلب بيماريهايي از اين عوامل ناشي ميشوند، برطرف ميسازد».
امروز حتي پزشکان روانشناس نيز مبلغان متجدد دين شدهاند و گرويدن به دين را توصيه مينمايند.
يکي از فوايد ظاهري نماز و سجدههاي مستحبي و طولاني در نماز شب پيشگيري از بروز بيماري آرتروز است، زيرا حرکات فيزيکي ويژهيي را انجام ميدهد، در نماز نافلهي شب چون فرد در دل شب از خواب بيدار ميشود و سد استراحت طولاني را در بستر نرم و راحت ميشکند و حرکات فيزيکي نماز را انجام ميدهد، جلوي ابتلاء به آرتروز گردن و کمر را ميگيرد.
در سجدههاي مستحبي طولاني به دليل اينکه دستها از آرنج تا کف دست روي زمين قرار ميگيرد و شکم به سمت پايين کشيده ميشود و پيشاني و گونهها در چند جهت روي مهر يا زمين قرار ميگيرد، شرايطي ايجاد ميشود تا از بروز آرتروز مهرههاي گردن و کمر جلوگيري گردد.
از طرفي وقتي پيشاني به مدت طولاني روي مهر يا روي زمين قرار گيرد بدن حالتي پيدا ميکند که بارو رسپتورهاي (Baroreceptor) جدار آئورت و جدار عروق کاروتيد گردن در اثر برخورد ستون خون تحريک شده و ازطريق ايجاد سيگنالهاي عصبي مانع افزايش فشارخون در فرد نمازگزار ميشود، از سوي ديگر در سجدههاي مستحبي طولاني، اگر در قوس شريان آئورت کلسيم به تازگي رسوب کرده باشد، آن را از جا ميکند ومانع آهکي شدن يا کلسيفيهشدن (Calcifie) جدار قوس آئورت ميشود.
در نمازهاي اسلامي عضلات و مفاصل به کار گرفته ميشوند. بنابراين در گروه ورزشهاي ملايم مصرف کنندهکاري قرارميگيرند.
از نظر مذهبي در تمام کتابهاي دعا و نيايش اشاره شده که هنگام دعا کف دستها بايد به طرف آسمان باشد و علت علمي آن را ذکر نکردهاند، استادان مانيوتيزم علاوه بر اعتقاد شخصي، خودشان اينطور آموزشي ميدهند که هميشه سيالهي عصبي از نوک انگشتان و کف دستها خارج ميشود وآموزش ميدهند که هنگام هر نوع معالجه يا رفع هر گونه دردي بايد کف دست را بر موضع دردناک گذاشت.
وقتي کف دستها به طرف آسمان قرار ميگيرد مقداري از مانتيزورهاي موجود در هوا و فضا از کف دستها جذب بدن ميشود و به عکس چنانچه کف دست به طرف زمين باشد معتقد هستند که مقداري از مغناطيس شخص از بدن خارج شده و جذب زمين ميشود.
اينجانب معتقدم که هميشه اوقات قبل از صرف غذا بايد فريضهي نماز را به جاي آورد زيرا در اين موقع تمرکز و توجه انسان بيشتر است و نمازگزار بايد حضور قلب داشته باشد يعني فکرش متمرکز به خدا باشد و به هيچ کس و به هيچ چيز فکر نکند.به خصوص اگر نماز اول وقت و در ساعت معين انجام شود اثربخشي آن به مراتب زيادتر است و تمرکز در زندگي انسان نقش بسيار مهمي را ايفاء مينمايد و شخص را به مراحل عالي عرفاني و کرامات ميرساند و اثرات درخشان آن دير يا زود پديدار ميشود. من خود سعي ميکنم همهي ايام نماز و عبادت الهي را قبل ازغذا به جاي آورم به دليل اينکه تمام اندامها معمولاً يک تا سه ساعت پس ازصرف غذا به خاطر افزايش فعاليت دستگاه گوارش يک حالت سنگيني و رکود دارند و در نتيجه تمرکز مغزي و فکري کمتر است.
من هرگاه به نمازو عبادت پرداختهام در آن لحظات حس ميکنم اعصابم آرامش يافته و در سکوت کم نظيري فرو ميروم.
اگر آدمي به دستگاه يزداني راه يابد يعني خودشناس، يزدانشناس، يزدان دوست و يکتاپرست واقعي شود به طوري که خود را با نيروي عالم بيابتدا و بي انتها برحسب سرشت و سرنوشت، مرتبط کند تا حدي روشن بيني و درک مجهولات برايش ميسر ميگردد.
البته بهرهبرداري از دستگاه آفرينش احتياج به آمادگي فردي مانند عشق، علاقه، پشت کار، ايمان، تسليم، تمرکز، تمرين وانجام ساير امور واعمال لازمه که در اين جا لزومي به شرح و بسط آن نيست دارد، بديهي است بيشتر از هر چيز استعداد ذاتي که همان سرشت و سرنوشت ميباشد که اعم شرايط در توفيق را دارا خواهد بود.
پس نتيجه ميگيريم که خداوند متعال به نماز وروزهي ما انسانها نيازي ندارد ما هستيم که به نماز و روزه و ... نيازمنديم تا هم جسمي تندرست و نيرومند و هم روحي لطيف و روحاني داشته باشيم
:: برچسبها:
نماز ,
:: بازدید از این مطلب : 78
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0