نوشته شده توسط : شب های بی ستاره

O almighty and eternal God, Lord of both the living and the dead, Your tender mercy embraces all men foreknown to be Yours by faith and a good life. Through the intercession of the Most Blessed Virgin Mary our Mother, and of all the saints, grant Your merciful pardon to all mothers for whom we pray, whether they still are living in this world or have departed from this flesh into the world to come. Especially, dear Lord, grant the requests I now make of You for my own beloved mother.



:: برچسب‌ها: نماز ,
:: بازدید از این مطلب : 69
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
تاریخ انتشار : یک شنبه 8 اسفند 1395 | نظرات ()
نوشته شده توسط : شب های بی ستاره


 

 

 

Maria Magdalene praying.jpg

 

 

Khì-tó he lâu Sṳ̀n kâu-thûng (kiêu-thûng), khó-yî he tsan-mî, khì-khiù, fí-tshui fe̍t-tsá péu-tha̍t tshṳ-kí ke sṳ̂-sióng fe̍t ngien-mong. Khì-tó sṳ-sṳ̍t song he yit-hong khièn-li, he mùng-fuk ke kón-tho, khì-tó he Sṳ̀n só thok-fu sin-thù ke tsui tshung-yeu yit sṳ-khien. sióng tet-tó yún-sên tshiu pit-sî yeu khí-phi mî-hó ke sin-tet (lìn-sin). Vi-liáu tsho-tshiu mî-hó ke sin-tet, hèn-sîm ke khì-tó he put-nèn khiet-fa̍t ke. Só-yî Yù-thai-sû ngi-sṳ̍p tsiet ki-tsai: “tshîn-oi ke thi-hiûng, yeu tshai tsṳ-sṳn ke tsṳ̂n-tho song tsho-tshiu tshṳ-kí, tshai sṳn-lìn lî khì-tó”. Liá-he tsṳ́-tén yit-ke tsûi-khiù tsóng-tsin ke kî-tuk-thù, yin-kôi tô-tô ngièn-thu̍k sṳn-kîn, tshûng-tsiuk tsṳ̂n-lî ke tî-sṳt, tsia-tsho̍k khì-tó ngióng-lai tshí-hâ tsṳ̂n-sṳ̀n ke nèn-li̍t.



:: برچسب‌ها: Khì-tó ,
:: بازدید از این مطلب : 123
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
تاریخ انتشار : یک شنبه 8 اسفند 1395 | نظرات ()
نوشته شده توسط : شب های بی ستاره

آيا براى نماز قضا مى توان تعقيب خواند؟

قرآن مى فرمايد: (فَإِذَا فَرَغْتَ فَانصَبْ * وَ إِلَى رَبِّكَ فَارْغَب)[1]; پس هنگامى كه از كار مهمى فارغ شدى، به كار و طاعت ديگر بپرداز و به سوى پروردگارت با اشتياق روى آور. از امام باقر(عليه السلام)در تفسير اين آيه، چنين نقل شده است:
هنگامى كه از نماز، فراغت يافتى، در همان حال كه نشسته اى، به دعا بپرداز و از خداوند هر چه از دنيا و آخرت مى خواهى، تمنا كن و هنگامى كه از دعا فارغ شدى، به سوى خداوند متعال توجه كن.[2] از مجموع اين آيه و روايت مى توان استفاده كرد كه دعا و تعقيبات بعد از نماز، كارى پسنديده و مستحب مى باشد[3] و بين نماز قضا و غير آن در اين جا فرقى نيست.
[1]. انشراح، 7ـ8.
[2]. سيد هاشم بحرانى، البرهان، ج5، ص690.
[3]. طبرسى، مجمع البيان، ج10، ص391; محقق احمد اردبيلى، زبدة البيان، ص 125; ر.ك: تفسير نمونه، ج27، ص128.


چرا بعد از قرائت آيه: (إنّ الله و ملائكته يصلون على النبى...) پس از پايان نمازها بايد سه بار صلوات بفرستيم؟ لطفاً فلسفه آن را بيان كنيد.

اين كار ريشه در روايت هاى اسلامى دارد و در سنت و سيره پيشوايان معصوم(عليهم السلام) چنين آمده است و مؤمنان نيز به پيروى از سنت و سيره آن بزرگواران چنين اذكار و دعاها و تعقيباتى را به جا مى آورند; چنان كه حضرت امام موسى كاظم(عليه السلام) مى فرمايد: هر كس بعد از نماز صبح و نماز مغرب قبل از آن كه پاهايش را حركت دهد ]هيئت نشستن در حال نماز را به هم بزند[  و يا كسى سخنى بگويد، آيه (إنّ الله و ملائكته و يصلّون على النّبى...) را بخواند، و بگويد: خدايا بر محمد و ذريه آن حضرت درود بفرست، خداوند صد حاجت او را برآورده مى كند كه هفتاد حاجت در دنيا و سى حاجت ديگر در آخرت براى او برآورده مى شود.[1]
[1]. ر.ك: همان، ص58.


پيامبر اكرم(صلى الله عليه وآله) هنگام نماز همين صلواتى را كه ما امروز در نماز ادا مى كنيم، به جا مى آوردند يا از سخن شايسته ديگرى استفاده مى كردند؟

خداوند متعال مى فرمايد: (إِنَّ اللَّهَ وَ مَلَـئِكَتَهُ يُصَلُّونَ عَلَى النَّبِىِّ يَـأَيُّهَا الَّذِينَ ءَامَنُوا صَلُّوا عَلَيْهِ وَ سَلِّمُوا تَسْلِيمًا)[1]; خداوند و فرشتگانش بر پيامبر درود مى فرستند، اى كسانى كه ايمان آورده ايد بر او درود فرستيد و سلام گوييد و تسليم فرمانش باشيد.
مقام پيامبر اكرم(صلى الله عليه وآله) آن قدر والاست كه آفريدگار هستى و فرشتگان بر او درود مى فرستند و خداوند به انسان ها نيز دستور مى دهد كه بر پيامبر اكرم(صلى الله عليه وآله) درود و سلام بفرستند و در برابر فرمان او تسليم باشند، زيرا او گوهر گران قدر عالم آفرينش است.[2]
    بر اساس روايات اسلامى، پيامبر اكرم(صلى الله عليه وآله) نيز در نمازهاى شان همين صلواتى را مى فرستاد كه ما امروز در نمازهايمان مى فرستيم; از جمله ابوحمزه ثمالى از يكى از ياران پيامبر اكرم(صلى الله عليه وآله) به نام «كعب» نقل مى كند كه «هنگامى كه آيه 56، سوره احزاب، نازل شد عرض كرديم: سلام بر تو را مى دانيم، ولى صلوات بر تو چگونه است؟ فرمود: بگوييد: اللهم صل على محمدوآل محمد كما صلّيت على ابراهيم... سپس به دنبال اين فرمايش فرمود: نماز بگذاريد همان طور كه ما را مى بينيد، سپس آن حضرت نماز گزارد ]و در نمازش نيز همين صلوات را قرائت فرمود[3]
[1]. احزاب، آيه56.
[2]. ر.ك: تفسير نمونه، ج17، ص415 ـ 424.
[3]. ر.ك: محمد باقر مجلسى، بحارالانوار، ج91، ص85.


در مفاتيح الجنان آمده كه هر كس بعد از نماز عشا آيه: (امن الرّسول...) را تلاوت كند، ثواب نماز شب را دارد. آيا اين شخص با فردى كه نيمه شب برخاسته و نماز شب مى خواند تفاوتى ندارد؟ و يا در روايت آمده كه تسبيحات حضرت زهرا(عليها السلام) برتر از هزار ركعت نماز مستحب است و...؟

اولاً: اين گونه روايات در صدد بيان اهميت و ارزش اعمال مذكور است و مى خواهد بفهماند كه مثلاً تلاوت آيه «امن الرسول» و يا تسبيحات حضرت زهرا(عليها السلام) خيلى ارزشمند است، نه اين كه اينها با خواندن نماز شب و يا نماز مستحبى تفاوتى ندارد.

    ثانياً: همان گونه كه در پرسش اشاره نموده ايد تلاوت آيه مذكور ثواب نماز شب را دارد، ولى نماز شب چنان كه در روايات آمده علاوه بر ثواب، داراى آثار و نتايج ديگرى هم چون بركت رزق، زايل شدن غم و اندوه، حصول معنويت و... است.[1] كه براى تلاوت آيه «آمن الرسول» اين آثار گفته نشده است، بنابراين حال كسى كه آيه مذكور را تلاوت كند با كسى كه نماز شب بخواند متفاوت خواهد بود. هم چنين خواندن نماز مستحبى و تسبيحات حضرت زهرا(عليها السلام) هر كدام داراى آثار مخصوص به خود است كه ديگرى آن آثار را ممكن است نداشته باشد.
[1]. ر.ك: شيخ عباس قمى، سفينة البحار، ج5، ص159.


كدام يك از آيه هاى سوره بقره از ديگر آيات آن مهم تر است و آن را بعد از نماز عشا مى خوانند؟ شأن نزول آن آيه شريفه را بيان فرماييد؟

از آن جا كه در دو آيه آخر سوره بقره خلاصه اى از تمام سوره بقره آمده است، رهبران اسلام در ضمن احاديث متعددى ما مسلمانان را به خواندن اين دو آيه بعد از نماز عشا ترغيب كرده اند و براى آن ثواب هاى گوناگونى بيان داشته اند. خداوند متعال در اين دو آيه مى فرمايد: (ءَامَنَ الرَّسُولُ بِمَآ أُنزِلَ إِلَيْهِ مِن رَّبِّهِ وَالْمُؤْمِنُونَ كُلٌّ ءَامَنَ بِاللَّهِ وَمَلَـئِكَتِهِ وَكُتُبِهِ وَرُسُلِه...)[1]; پيامبر به آن چه از طرف پروردگارش بر او نازل شده ايمان آورده است ]و رهبرى است كه به تمام سخنان خود كاملا مؤمن مى باشد [و مؤمنان ]نيز[  به خدا و فرشتگان او و كتاب ها و فرستادگان وى همگى ايمان آورده اند ]و مى گويند[ ما در ميان پيامبران او فرق نمى گذاريم ]و به همگى ايمان داريم[  و گفتند: ما شنيديم و اطاعت كرديم، پروردگارا ]انتظار [آمرزش تو را ]داريم[ و بازگشت ]ما[ به سوى تو است. خداوند هيچ كس را جز به اندازه توانائيش تكليف نمى كند، ]به همين جهت انسان [هر كار ]نيكى[  انجام دهد براى خود انجام داده و هر كار ]بدى [كند به زيان خود كرده است... .[2]
    از «ابن عباس» و نيز از «ابوهريره» چنين روايت شده است كه وقتى آيه: (وَإِن تُبْدُوا مَا فِي أَنْفُسِكُمْ أَوْ تُخْفُوهُ يُحَاسِبَكُم...)[3]; آن چه در ]ضماير و ذهن[ خودتان است آشكار نماييد و يا پنهان سازيد خداوند آن را به حساب و محاسبه خواهد در آورد نازل گرديد و بر صحابه فوق العاده سخت و گران آمد، لذا نزد پيامبراكرم(صلى الله عليه وآله)آمدند و گفتند: «يا رسول اللّه! ما طاقت تحمل اين آيه را نداريم!» رسول اكرم(صلى الله عليه وآله) فرمود: آيا مى خواهيد مانند اهل كتابى كه قبل از شما بودند، باشيد؟ كه به پيامبرانشان گفته بودند: سمعنا و عصينا ; گوش داديم ولى نافرمانى نموديم، بلكه بايد بپرهيزيد و از خداوند بترسيد و حتى برعكس آنها باشيد و در قبال آيات خداوند متعال فرمانبردار باشيد. صحابه وقتى كه اين موضوع را از پيامبر(صلى الله عليه وآله) شنيدند زبان هاى خويش را بستند و مطيع شدند سپس در دنباله فرمان بردارى آنان اين آيه نازل شد و بعد موضوع آيه فوق كه ايجاد اضطراب و نگرانى در ميان اصحاب نموده بود به وسيله آيه: (لا يكلف اللّه نفسا الاّ وسعها)[4]; خداوند هيچ كس را به فوق طاقت او مكلف نمى سازد. برداشته شد.
    حضرت رسول اكرم(صلى الله عليه وآله) در اهميت اين دو آيه مى فرمايد: خداى متعال سوره بقره را به اين دو آيه ختم كرده و آن دو آيه را از گنج خود كه تحت عرش دارد،به من داده است پس بياموزيد اين دو آيه را و بياموزانيد آن را به پسران خود از جهت آن كه هم قرآن است و هم دعا.[5]
[1]. بقره، آيه285ـ286.
[2]. ر.ك: همان، ج2، ص292 - 299.
[3]. بقره، آيه284.
[4]. ر.ك: همان، ج2، ص292 - 299.
[5]. شيخ طبرسى، مجمع البيان، ج1، ص404، و نيز ر.ك: دكتر محمدباقر محقق، شأن نزول آيات، ص105.

 

 

 

 

منبعhttp://salat.ir/sharepage.php?module=pesare&start=20 



:: برچسب‌ها: نماز ,
:: بازدید از این مطلب : 81
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
تاریخ انتشار : شنبه 7 اسفند 1395 | نظرات ()
نوشته شده توسط : شب های بی ستاره

 

 


 نقش خانواده در گرایش کودکان و نوجوانان به نماز 

 
با توجه به ارزش و قداست خانواده در می‏یابیم که: خانه، اولین مدرسۀ تربیت اخلاقی و دینی است و کودک به تدریج بر اساس مشاهدات روزمره، پایه‏های اخلاقی خود را پی‏ریزی می‏کند. در محیط خانه کودک تعالیم خوب و بد را فراگرفته و  زیربنای اخلاقی او شکل می‏گیرد. کودک مثال نهال تازه‏ای است که هر طور او را پرورش دهیم، رشد می‏کند و  نیز آنچه را که  بطور منظم در محیط خانه می‏بیند، نسبت به آن انس پیدا می‏کند. مشاهده آداب دینی و عبادات مذهبی بویژه نماز که در شبانه‏روز بطور منظم از  طرف بزرگترها در محیط خانه رخ می‏دهد، در ذهن و روان کودک نقش می‏بندد.

با توجه به حس تقلیــد کودک، مشاهده می‏شود که او با شروع سال دوم زندگی، از حرکــات والدین تقلیــد می‏کند. اگر انجـام این حرکات با نوازش و تشویق والدین همراه باشد، بر رغبت کودکان می‏افزاید. وقتی مادر چادر نماز بر سر می‏گذارد و به نماز می‏ایستد، دختر۴ ساله دوان دوان به سراغ چادر یا روســـری خود رفته و آن را بر سر می‏کشد و مانند مادرش به رکوع و سجود می‏رود.

اگر مادر پس از اتمام نماز یک شکلات یا هدیه به کودک دهد، سبب تقویت روحیه نماز خواندن در کودک می‏شود. وقتی کودک بزرگتر می‏شود، از رفتن به کلاس‏های مذهبی‏ای که بصورت قصه و زبان ساده  دین را توضیح دهد، استقبال می‏کند. بنابراین به والدین توصیه می‏شود زندگی انبیاء و داستان‏هایی در مورد نماز را برای کودک خود بازگو کنند.

وقتی کودک خردسال بر اساس تقلید و الگوبرداری از والدین و دیگران، خود به رکوع و سجود می‏رود و حرکات و افعال یک نمازگزار را انجام می‏دهــد و بر اثر تقویت و تشویق، میل و گرایش به نماز در او نیرومند می‏شود، می‏توان اقامه نماز به صورت جماعت را در او قــوت بخشـید. والدینی که اهل عبادت و نمـاز هسـتند، مواقعی که اقوام دور هم جمع می‏شوند، نماز را به جماعت در خانه برگزار نمایند و با خوش رویی، فرزندان خود را به نماز دعوت کنند. به تـــدریج این فـرضیه را می‏توان از منـــزل به مسجد محل کشانید و بدین ترتـیب است که خانواده به نحو احسن می‏تواند فرزند خود را در گرایش به نماز یاری و کمک نماید.

قرآن می‏فرماید: "ان الصلاة تنهی عن الفحشاء و المنکر". "نماز انسان را از فحشاء و منکر باز می‏دارد."

(سورۀ عنکبوت، آیۀ ۴۵)

در جای دیگر می‏فرماید: "اقم الصلاة لذکری". "نماز را برای یاد و توجه من به پا دار."

(سورۀ طه، آیۀ ۱۴)

و در جای دیگر می‏فرماید: "و انما للکبیرة الاعلی الخاشعین". "نماز بار سنگینی است مگر برای افراد خاشع٫"

(سورۀ بقره، آیۀ ۴۵)

پیامبر گرامی اسلام صلوات الله علیه و آله فرموده‏اند:

"رکعتان من عالم خیر من سبعی رکعة من جاهل". "دو رکعت نماز عالم، بهتر از هفتاد رکعت نماز جاهل است."

در حدیث است: "نماز را در وقتش چنان بخوان که گویا آخرین نماز توست و تو بعد از نماز با دنیا خداحافظی می‏کنی."

( بحار الانوار، ج/۸۴، ص/۲۲۳)

حضرت علی علیه السلام فرموده‏اند:

"لاقربة بالوافل اذا اضرت بالفرائض". "هرگاه نمازی مستحب به نمازهای واجب ضرر برساند، آنگونه عبادت موجب قرب به خدا نخواهد بود."

(الحیاة، ج/۱، ص/۳۱۸) ( پرتوی از اسرار نماز محسن قرائتی، ناشر: ستاد اقامه نماز، پائیز ۱۳۸۶، صحفه ۲۶).

 (مقدمه)

از آنجایی که روح پرستش از همان ابتدای خلقت انسان در نهاد او جای گرفت، انسان همواره به دنبال پناهگاه مطمئنی بود تا بتـواند به معبـود خویـش دست یابد. روح او خـدا را جستجـو کرد و در حال نماز خواندن، پی به خدا برد. الکسیس کارل فرانسوی می‏نویسد:

( نیایش در مرحلۀ عالی‏تر خود از سطح درخواست و عرض حال، فراتر است.)

نماز به قدری فضیلت دارد که حتی زمانی که پیامبر(ص) صاحب کوثــر شد، برای تشکـر و قدردانی از خداوند متعال، راهی را جهت شکر‏گـــزاری از او طلبید. خداوند فرمود: نخست نمــاز بخوان و بعـد از آن قربانی کن و به مستمندان ده.

جنبه‏های تربیتی نماز، بخشی است که تاثیرات قابل مشاهده نماز را بیان می‏کنند. این تاثیرات عبارتند از:

۱ـ تهذیب اخلاق                                                 2- روح خوش‏بینی                                                     3- تکرار نمازها

اعمال مذکور در شبانه‏روز باعث بروز حالات معنوی در انسان نمازگزار می‏گردند.

در مورد اینکه چگونه کودک به نماز علاقه و گرایش داشته باشد و آن را انجام دهد، می‏بایست از ابتدای حیات کودک دقت لازم صورت گیرد. نوع انتخاب همسر نیز خود می‏تواند در زمان شکل‏گیری فرزند، نقش مهمی داشته باشد؛ چراکه کودک بیشترین ساعات خود را درخانه و با مادر سپری می‏کند. وقتی که این قضیه با دقت صورت گیــرد، کودک از همان سنین اولیه، تقلید اعمال دینی بویژه نماز را در رفتار پدر و مادر جویا می‏شود.

برخی از کودکان در سنین ۲ الی ۳ سالگی و برخی از ۴ سالگی این حس را بروز می‏دهند. البته در ۶ سالگی به عینیت می‏توان آن را مشاهده کرد. زمان آغاز نماز خود سخنی جداگانه است. در خاندان اهل بیت(ع) کودکان از ۵ سالگی نماز می‏خواندند؛ اما در افراد عادی کودکان باید از سنین ۷ سالگی به خواندن نماز بپردازند. علت آن هم این است که کودکان تا سن ۷ سالگی باید بازی کنند.

(ماهنامه پرورشی تربیت وزارت آموزش و پرورش، شماره ۱۰و۱۱، تابستان ۱۳۸۳، صفحه ۱۹)

بنابراین ما خانواده‏ها باید سعی بر آن داشته باشیم که از همان اوان کودکی فرزندانمان را با نماز آشنا سازیم؛ زیرا سعادت و خوشبختی آنان مهمتـر از هر چیز، در خواندن نماز و عمل به دستورات آن است و به این آیه شریفه قـــرآن تمسک جوییم که:

"ان الصلاة تنهی عن الفحشاء و المنکر". و بدین ترتیب آیندۀ فرزندانمان بیمه خواهد شد.

(روش تحقیق)

در این مقاله از روش (جمع‏آوری اطلاعات) کتابخانه‏ای استفاده شده که با مراجعه به کتابخانه‏ها، اطلاعات جمع‏آوری گردیده و علاوه بر اطلاعات طبقه‏بندی شده در میان متن و دو منبع (گفتار فلسفی کودک) اثر روان شاد فلسفی و نشریۀ ماهنامۀ پیوند سازمان مرکزی انجمن اولیاء و مربیان، آبان ماه ۱۳۸۵، شماره ۳۲۵، صفحه ۲۱، از مجلات: رشد ـ تربیت ـ پیوند که در کتابخانۀ مدارس موجود بوده، مطالب و اطلاعات جمع‏آوری و سپس با استفاده از روش توصیفی جمع‏بندی گردید.

(محدودیت‏های تحقیق)

ـ دسترسی مشکل به منابع موجود در کتابخانه‏های مختلف شهر و سخت‏گیری مسئولین آن مکان‏ها در امانت دادن کتاب‏های مختلف.

ـ کمبود دقت با توجه به گستردگی موضوع مقاله.

ـ وجود مشغلۀ زیاد برای فرهنگیان بخصوص فرهنگیان خواهــر که چندین مسئولیت را در کنار هم دارند و فرصت کافی برای انجام بهتر تحقیق را ندارند.

(تعبیراتی از نماز در قرآن)

ـ نماز خواندن ارتباط با خدا پیدا کردن است.

ـ نماز به جهان ماورای طبیعت راه یافتن و به خداوند بزرگ ایمان داشتن و تنها در برابر او سر تعظیم فرود آوردن است.

ـ نماز سخن گفتن با خدا و سرانجام به افکار و رفتار و کردار رنگ خدایی دادن است.

ـ نماز هر گونه عوامل اضطراب و دلهره را از بین برده و دل را از آرامش کامل برخوردار می‏سازد.

ـ نماز خود را ساختن و برای جنگیدن با دشمن آماده نمودن است. 

ـ نماز یک وظیفۀ ثابت و معین برای مؤمنان است.

ـ نماز انسان را در برابر گناه بیمه می‏کند و نیز زنگار گناه را از آیینۀ دل می‏زداید.

ـ نماز عمل موثری برای مبازره با شرک و وسیله‏ای برای طرد هر گونه وسوسۀ شیطانی از دل و جان آدمی است.

ـ نماز خواندن و بر آن شکیبایی و استقامت ورزیدن برای انسان و خانوادۀ او مایۀ پاکی، صفای قلب، تقویت روح و دوام یاد خداست.

ـ نماز سمبل پیوند با خالق است. قدرتمندان با تقوا، هرگز دست از آن برنمی‏دارند.

ـ نماز انسان را به تجارت آخرت که کساد در آن نیست، امیدوار می‏سازد.

ـ نماز ستون دین، پیوندخلق و خالق، مربی نفوس، معرج مؤمن و نهی کننده از فحشاء و منکر است.

ـ نماز‏گزارانی که به نماز خودشان تداوم می‏بخشند، بندگان شایستۀ پروردگار هستند.

(روزنامه نگاه، شماره۲۸۲، نیمه اول آذر ماه ۱۳۸۵)

( اهمیت نماز و جایگاه آن در رفتار اولیاء خدا)

ـ حضـرت عیسی(ع) در گهواره فرمودند: خداوند مرا تا زنده هستم، به نمـــاز و زکــات سفارش کرده است.

(سورۀ مریم، آیۀ ۳۱)

ـ امام حسین(ع) حتی در ظهر روز عاشورا در میدان مبارزه و در برابر تیرهای دشمن هم نماز را رها نکرد.

ـ حضرت ابراهیم(ع) همسر و کودک خویش را در بیابان‏های داغ مکه که آن هنگام هیچ آب و گیاهی نداشت، مسکن داد و گفت: خدایا تا نماز به پا دارند.

(سورۀ ابراهیم، آیۀ ۳۷)

ـ پیشوایان معصوم ما علیهم السلام، هنگام نماز رنگ خود را می‏باختند و می‏فرمودند: وقــت ادای امانت الهی و حضور در پیشگاه خداوند متعال است.

(بحارالانوار، جلد ۸۱)

ـ گرچه بعضی نماز را به طمع بهشت یا ترس از عـذاب جهنم می‏خوانند، اما امیرالمؤمنین علی(ع) نماز را نه برای تجارت یا سپری از آتش، بلکه به خاطر شایستگی خدا برای عبادت انجام می‏داد.

(نهج البلاغه، حکمت ۲۳۷)

""" برای اهتمام به این برنامه سازنده، اسلام به پدران و مادران سفارش کرده که اطفال خود را قبل از بلوغ مثلاً از سن هشت سالگی به هر نحو که می‏توانید وادار به نماز کنید و گاهی هــم به خاطـر بی‏اعتنایی‏شان، از خود خشونت نشان دهید."""

(محسن قرائتی (پرتوی از اسرار نماز)، ناشر: ستاد اقامه نماز، پاییز ۱۳۸۳، صفحه۸۲)

(چگونه کودکانی متدین تربیت کنیم)

در ارتباط با تربیت دینی و رشد اخلاقی کودکان، باید خود والدین عامل به واجبات و دوری کننده از محرمات باشند. با زبان ساده و کودکانه و به تدریج، نگرش دینی مطلوب را در آنها بوجود آورند و توجـه آنها را به جهان آفرینش و آفرینندۀ عالم جلب کنند. در این زمینه توجه به نکات  زیـر ضروری به نظر می‏رسد: 

1ـ خانواده در تفکر اسلامی، جایگاهی بسیار رفیع دارد. برخی امور در خانواده مهم و بعضی اهم‏اند؛ اما اموری است که با واژه اهم نیز نمی‏توان جایگاه آن را معلوم کرد که از جملۀ این امور تربیت دینی است. تربیت دینی قبل از عوامل دیگر از درون خانواده ریشه می‏گیرد و از طریق تاثیر گذاری خانواده تکوین می‏یابد. 

2ـ صفاتی که بویژه به وسیلۀ مادر به فرزند منتقل می‏شود، اکتسابات بعدی او را در زندگی جهت می‏دهد، در واقع بخش سخن بر ذات و تکوین و نوع رحمی است که کودک در آن شکل پیدا کرده است.

۳ـ آغاز خلقت انسان که در کرۀ زمین با خانواده شروع شده، در واقع نشانگر این است که خانواده رکن عالم هستی بوده و خانواده است که به کل هستی جهت می‏دهد.

"""از نکات فــوق در می‏یابیم که در طـول زندگی انسان، هیچ یک از نهادها، سازمان‏ها و عوامل اثـرگذار بر انسان، نمی‏توانند با خانواده و اثرگذاری آن بر کودک (انسان) برابری کنند. والـدین به اندازۀ قابلیت‏ها و شایستگی‏های خود می‏توانند محصول با ارزشی از جهات مختلف به خصوص رشــد دینی، تربیتی و اعتقادی به یادگار بگذراند. خداوند در قرآن به پاس این ارزش و اهمیت، حقوق والـدین را در کنـار توحید و خداشناسی قرار داده است."""

(سورۀ اسراء، آیۀ۲۴)

با توجه به ارزش و قداست خانواده در می‏یابیم که خانه اولین مدرسۀ تربیت اخلاقی و دینی است و کودک به تدریح بر اساس مشاهدات روزمره، پایه‏های اخلاقی خود را پی ریزی می‏کند.

در محیط خانه کودک تعالیم خـوب و بــد را فرا گرفته و به این ترتیب زیر بنای اخلاقی او شکل می‏گیـرد. کودک همانند نهال تازه‏ای است که هر طور او را پرورش دهیم، همان گونه رشد می‏یابد.

(سادات محمد علی (رفتار والدین با فرزندان) انتشارات انجمن اولیاء و مربیان، سال۱۳۸۲)

خانه، پرورشگاه اطـفال است؛ بنابراین اگر والدین و سایر اعضای خانواده دارای روش صحیح و اخلاق نیک باشند، کودکان خوب و به دنبال آن انسان‏های بزرگ، افــراد متعهد و فعال تربیت شده و به جامعه تحویل داده می‏شود و بالعکس٫ لازم به ذکر است که اسلام پدران و مادران را در امر تربیت دینی و اخلاقی فرزندان خویش مسئول می‏داند.

پیامبر اکرم(ص) در اینباره می‏فرماید:

"ادبوا اولادکم فانکم مسئولون"."( سفینةالبحار ـ ماده ادب)"

حضرت علی(ع) نیز فرموده‏اند:

"اکرموا اولادکم و احسنوا آدابهم." "بحارالانوار، جلد۲۳، صفحه ۱۱۴"

تربیت دینی کودک در دوران قبل از دبستان، محدود به ایجاد انس به مسائل دینی است. به این معنا که کودک آنچه به طور منظم در محیط خانواده می‏بیند، نسبت به آن انس پیدا می‏کند و همین انس اولیــه، زمینه را بـرای پدید آمدن عادت و انجام فرایض دینی در مراحل بعــدی فــراهم می‏آورد.

مشاهدۀ آداب دینی و عبادات مذهبی بویژه نماز که در هر شبانه‏روز به طور منظم از طرف بزرگترها در محیط خانه انجام می‏شود، در ذهن و روان کودک نقش می‏بندد و با توجه به حس تقلید در او، مشاهده می‏شود که کودک از سال دوم زندگی از حـرکات والدین تقلید می‏کند. اگر انجام این حرکات با نوازش و تشویق والدین همراه باشد، بر رغبت کودک می‏افزاید.

همین تأثیرات روحی و خاطرات شیرین است که در آیندۀ کودک و جهت‏گیری بعدی او بسیار مؤثر خواهد بود.

"""نکتۀ قابل تأکید در اینجا این است که بنا به علایق دینی خود والدین، آنها نباید فرزندانشان را به زیـاده‏خواهی در این زمینه وا دارند. این یک روش صحیح نیست. بلکه بایــد زمینۀ انجـام داوطلبانۀ برخی آداب دینی را برای فرزندان خود فراهم کنند."""

(زرهانی/۱۳۸۵) در زمینۀ رشد عواطف دینی کودکان، می‏توان از ایجاد احساسات مذهبی در آنها استفاده کرد. احساسات مذهبی یکی از عمیق‏ترین گرایش‏های فطری در انسان است که اگر زمینۀ شکوفایی دینی را با دلایل ساده‏ای که برای فرزند قابل فهم باشد فراهم کنیم، قانع و راضی می‏شود.

هرگز نباید ذهن او را با استلال‏هایی که فراتر از درک ذهنی او هستند آشفته ساخت؛ زیرا ظرفیت ذهنی کودک از طریق ارائه دلایل مورد قبولش، جهان بینی او را شکل داده و بینش دینی او را هـدایت می‏کند.

(ملکی حسن (تعلیم و تربیت کودک و نوجوان)، تهران، انتشارات مدرسه)

(نقش خانواده در گرایش کودکان و نوجوانان به نماز )

کودک در خانه به دنیا می‏آید و اولین کسی که با او ارتباط مستمر برقرار می‏کند، مادر و سپس پدر و سایر اعضای خانواده‏اند. نوع اعتقادات و ملاک و معیارهای اخلاقی، خلقی و دینی از والدین به کودک منتقل می‏گردد.

کودک نظرات دینی و اعتقادی خانواده‏اش را می‏پذیرد. ایمان دورۀ کودکی با همۀ پاکی و صفایش ایـن نقیصه را دارد که از آگاهی قوام با تجزیه و تحلیل، سرچشمه نگرفته است؛ بلکه بیشتر جنبۀ انفعال و تأثیر‏پذیری از محیط را دارد و در حقیقت نوعی بازتاب است. با این وجود، تکوین و پیدایش اعتقادات و توأم آن، بستگی به نوع بینش و جهان‏بینی‏ای دارد که درخانواده حاکم است.

به نظر نگارنده، سنگ بنای اولیۀ ایجاد رغبت و انگیزه در گرایش کودک به اعتقادات و متصف شدن وی به مناط و ملاک اخلاقی، از نام و نام‏گذاری آغاز و در طول فرآیند رشد با تقلید، تقویت و با تشویق استمرار یافته و از مرحلۀ نوجوانی به بعد براساس عقل و تفکر در عمق وجود فرد قوام می‏یابد. والدین باید برای فرزندان خود در راه سکونت، نامی نیکو انتخاب کنند.

پیامبر اسلام(ص) می‏فرمایند:

 وظیفۀ پدر نسبت به فرزندش آن است که او را نیکو نام گذارد و به نیکی تربیت کند و به کاری شایسته بگمارد. توانایی کودک است و برایش مسـیر است، از او بپذیرید و آنچه انجام دادنش برای کودک دشوار و طاقت فرساست، از او نخواهید و او را به گناه و طغیان و کارهای احمقانه وادار نکنید.

نتیجه اینکه انتقال ارزش‏ها و مفاهیم اعتقادی و مذهبی به کودک، سبک و سیاق مخصوص به خود را می‏طلبد. به عنوان نمونه نمی‏توان در اثبات وجود خدا برای کـــودک ۱۰ ساله، اصل علیت (برهان استدلالی) را ارائه نمود؛ زیرا او هنوز به مرحلۀ هوش انتزاعی نرسیده تا بتواند درک نماید و همچنین انجام فرایض مذهبی از جمله نماز که امروزه روشی را می‏طلبد که در خور سن و سال کودک باشد.

از نظرگاه علم روانشناسی، می‏توان با استفاده از روش‏های تقلید، تقویت، تشویق و یادگیری ضمنی و مشاهده‏ای و ارائۀ الگوها، آداب و تکالیف مربوط به فریضۀ مقدس «نماز» را به کودک آموخت.

(تقلید)

نظریه پردازان معاصر می‏گویند، تقلید پدیده ایست همگانی و مریوط به هر سنی. توانایی‏ ایست که در ذات نوع بشر وجود دارد و یکی از عوامل موثر در رشد ذهنی نوع انسان، توانایی او در تقلید از دیگران است؛ زیرا تقلید، راه موثری برای یادگیری اعمال جدید است و کودکان بیشتر از سرمشق‏ها یا رفتارهــای دیگران تقلید می‏کنند.

کودکان مایلند از عملی تقلید نمایند که مورد تأیید همه باشد. همین کودک وقتی وارد سومین سن زندگانی خود می‏شود، به جای تقلید از اعمال خاص، از اشخاص خاص تقلید می‏کند. وقتی مادر چادر نماز بر سرمی‏گذارد و به نماز می‏ایستد، دختر بچۀ پنج ساله دوان دوان به سراغ چادر یا روسری خود رفته و آن را بر ‏کشیده و مثل مادرش به رکوع و سجود می‏رود.

(اصل تقویت در استمرار بخشی به خواندن نماز)

مقصود از تقویت، ارائۀ تقویت کننده بلافاصله بعــد از رفتـار است. تقویت کننده‏ها عواملی هستند که برای موجود زنده خوشایندند و همین خوشایندی موجب تکرار عمل بـرای دریافت آن می‏شود. در دورۀ کودکی اول(۳ تا ۷ سالگی)، کودک وقتی پدر در حال نماز خواندن است، به تقلید از او افعال نماز را انجام می‏دهد و گاهی که پدر در سجده است، از روی بازی گوشی دوران سن خود، به پشت او رفته و سرسره بازی می‏کند.

 پدر بعد از اتمام نماز، باید با ارائه یک هـدیه به کــودک مثل شکلات، سبب تقویت رفتـــار «نماز» در کودک شود.

لازم به یادآوری است که تقویت از نوع سهمی و آن هم نسبتی متغیر داشته باشد. بدین معنا که یک مرتبه پس از دو وعده نماز و بار دیگر بعد از پنج وعده نماز به او هدیه دهد و بار دیگر بعد از ده وعده نماز این کار را تکرار کند. مطلب مهم این که والدین برای تثبیت رفتار کودک «نماز»، باید هدایایی را برای او تهیه نمایند که مورد علاقه‏اش باشند.

در بـرنامۀ تقویت، توجه به اصل پریماک (زمینه روان‏شناسی اتکینسوین و هیلگارد، جلد۱) نیز می‏تواند موثر باشد. بدین صورت که هر فعالیتی که جاندار انجام می‏دهد، می‏تواند فعالیتی را که معمولاً کمتر از او سر می‏زند را تقـویت کند. با فراهم آوردن فرصتی برای بازی پس از تکمیل تکالیف نوشتنی، می‏توان توانایی نوشتن را در دانش آمــوزان افزایش داد. این اصل حتی در کودکان سه سالۀ کودکستانی نیز موفقیت‏آمیز بوده است.

با توجه به اصل پریماک، برای جذب کودک به نماز، ابتدا باید علاقه‏مندی او را به چیزی مثل اسباب‏بازی کشف نمود و وقت معینی را برای بازی تدارک دید. سعی شود زمان بازی نزدیک به وقت نماز باشد. وقتی کودک وسیلۀ بازی را از مادر طلب نمود، وی با ملاطفت و مهربانی بگوید که بعد از نماز هر چقدر که بخواهی می‏توانی با آن بازی کنی و بعد از نماز مادر باید به وعدۀ خود عمل کند تا کودک درک کند که پس از انجام یک رفتار مطلوب و پسندیده «نماز»، می‏تواند بازی دلخواهش را انجام دهـد.

نکتۀ درخــور توجه این است که توسل به این اصل روانشناسی در جهت نیرومند ساختن رفتار «نماز»، بـا توجه به اینکه کودک هنوز به سن تکلیف نرسیده، نباید با اجبار، زور و یا تهدید باشد. کودک باید محبت، ملاطفت و نرمخویی والدین را کاملاً حس نماید.

 (داستان پردازی)

یکی از مراحل رشد و تکامل دینی در کودک که می‏توان از طریق آن الگوهای مذهبی را ارائه نمود، داستان‏گویی می‏باشد. به نظر دکتر بنیامین اسپاک (ترجمه دکتر منوچهر مهدوی (تربیت و نگهداری کودک)، انتشارات طلوع):

 در پنج سالگی کودک از رفتن به کلاس‏های مذهبی‏ای که به صورت قصه و زبان ساده دین را توضیح هد، خوشش می‏آید و دوست دارد والدین برایش کتاب بخوانند. به والدین توصیه می‏شود که زندگانی انبیائی را که در قرآن آمده است همچون حضرات ابراهیم و یوسف و … علیهم السلام را انتخاب کرده و برای کودک خود بخوانند.

( اقامه نماز در صبحگاهان)

ایمان در تقویت ارادۀ فـرد نقش مهمی دارد. مؤمن همین که موقع اذان صبح می‏شود، بدون استفاده از ساعت شماطه‏ای یا اینکه کسی او را از خواب بیدار کند، بر می‏خیزد. طی تحقیقی که محققان آلمانی(روزنامه اطلاعات، ۲۶/۱۰/۱۳۷۷) انجام دادند، ارادۀ انسان مهم‏ترین عامل بیدار شدن به موقع می‏باشد. هفته‏نامۀ (فـــوکـــوس) نوشت:

پزشکان دانشگاه (لویک) آلمان این راز را که چگونه انسان سـر ساعت معین از خواب بیدار می‏شود، را کشف کردند. نتیجۀ آزمایش‏ها نشان داد:

حدود یک ساعت قبل از ساعت مشخص بیداری، هورمون‏های (آدرنوکوتروفه) ترشح شده از هیپوفیز در خون افزایش می‏یابد و با این ترشح جسم خــود را برای بیدار شـدن دقیق در ساعت دلخواه آماده می‏کند. نتایج بدست آمـده نشان می‏دهد که ارادۀ بشر حتی در موقع خواب می‏تواند انسان را بطور هدفمند هدایت نماید.

گاهی والدین در هنگام نماز صبح با مشکل دیر برخاستن کودک خود مواجه می‏شوند. هرگز نباید با تندخویی و پرخاشگری فرزند را از خواب بیدار نمود. روش مطلوب برای بیدار کردن، استفاده از ساعت شماطه‏دار است. در حـدود ۱۵ الی ۲۰ دقیقه قبل از اذان، زنگ ساعت به صدا در می‏آید. بعد از زنگ ساعت باید پدر یا مادر به سراغ فرزند بروند و با نوازش و ابراز محبت بگویند: وقت اذان است. هنوز وقت داری، می‏توانی چند لحظه دیگر بخوابی و بعد بلند شـــوی و نمازت را بخوانی.

قابل توجه است که این روش در هـنگام مدرسه رفتن نیز مفید و کارساز است. یعنی برای کودکانی که دیر از خواب بیدار می‏شوند و با تأخیر به مدرسه می‏رسند، بسیار مناسب است.

(نماز جماعت)

وقتی کودک خردسال براساس تقلید و الگوبرداری از والدین و دیگران، خود به رکوع و سجده می‏رود و حرکات و افعال نماز را انجام می‏دهد و بـر اثر تقویت و تشویق، میل و گرایش به نماز در او نیرومند می‏شود، می‏توان اقامۀ نماز به صورت جماعت را در او قــوت بخشید. والدینی که اهـل عبادت و نماز هستند، می‏توانند مواقعی که اقوام دور هم جمع شده‏اند، نماز را به جماعت در خانه برگزار نمایند و با خوشرویی فرزندان خود را به نماز فراخوانند. به تدریج این فریضه را می‏توان از منزل به مسجد محل کشانید. برای این کار پدر باید نزدیکی‏های اذان مغرب، فرزند خود را به پارک ببرد و همین که صدای اذان به گوش رسید، با مهربانی و عطوفت رفتن به مسجد را به فرزند پیشنهاد نماید.

اگر تمایلی از خــود نشان نداد، می‏توان از روش «مدل سازی» استفاده نمود که در روانشناسی کاربردی موثر دارد. یعنی اینکه پدر، کودک دیگری را «که ممکن است پسر همسایه یا هم محلی باشـــد» که با لبی خنــدان به همراه پدرش به مسجد می‏رود را به کودکش نشان دهـد و حتی زمینۀ دوستی آنها را نیز فراهم سازد. در این راستا، همانگی با امام جماعت مسجد محل نیز روش پسندیدۀ دیگری است که ایشان می‏تواند با خوشرویی و با دادن یک هدیه مثل شکلات از او استقبال نماید.

(ماهنامه پرورشی تربیت وزارت آموزش و پرورش، شماره۲، آبان ماه ۱۳۸۱، صفحه ۲۷)

(شیوه‏های آشنا سازی و تقید کودکان به نماز )

۱ـ شرطی شدن پاسخ:

اگر مراسم مذهبی با وقایع خوشایندی همراه شود، کودک خود به خود به آنها علاقه پیدا می‏کند.

۲ـ شرطی شدن عاملی:

 اگر نماز خواندن کودک همراه با پاداش باشد، استمرار و تقویت آن بیشتر خواهد بود.

۳ـ طرح سؤال و معمّا:

 رسانیدن کودک به درک و ضرورت استدلال و مجهز شدن به منطق سؤال ابراهیم گونه، تأثیر مهمی در علاقه‏مندی کودک به نماز خواهد داشت.

۴ـ دوری از جبر و تحمیل:

 باید آموزش‏های نماز را با توجه به آمادگی کودک انجام داد. اگر این آمادگی روحی و عاطفی میسر نشده باشد، به ناچار از جبر و تحمیل استفاده می‏شود که این قضـیه باعث دلزدگی کودک از نماز می‏شود. تا قبل از سن لازم برای تعلیم نماز که در احادیث ۷ سالگی می‏باشد، نباید کودکان را مجبور به یادگیری نمود.

۵ـ درونی کردن ارزش‏ها با پند و اندرز:

 در این قسمت باید توجه نمود که از گفتار مستقیم و الفاظ صریح باید پرهیز نمود؛ برای اینکه تأثیر پند و اندرز عمیق‏تر گردد، بهتر است نصایح ما با عمل توأم شود.

۶ـ تعظیم و تکریم نماز:

 اگر‏ خانواده و مربیان به نماز اهمیت دهند، ارزش آن در نظر کودک بیشتر می‏شود. پس خانه و مدرسه باید‏ با نگاهی شکوهمندانه به نماز، آنرا تکریم نمایند.

۷ـ بیان قصه‏ها و نمایش خاطره‏های زیبا در ارتباط با نماز:

قصه، شعر و نمایش می‏تواند با توجه به نوعی جذبه و کشش که در آن دیـده می‏شود، کودکان را به سمت نماز جذب نمایند. کودکان همیشه دوست دارند همۀ مسائل را مسـتقیماً نفهمند؛ پس از راه داستان، شعر و نمایش می‏توان به راحتی کودکان را به نماز خواندن واداشت.

۸ـ توجه به توانمندی‏های کودکان و نوجوانان در اقامۀ نماز:

رسیدن به مرحلۀ رشد اولیه و لازم، می‏طلبد که اصول نماز به کودک گفته شود؛ اما در این میان باید قدرت تحمل کودک و توان او را در نظر گرفت. اگر نماز را پیش او بد جلوه دهیم، یعنی بیش از توان او بخواهیم که به عبادت بپردازد، این تفکر در کودک ایجاد می‏شود که نماز کار سختی است.

۹ـ ارائۀ الگوی مناسب:

کودکان از همان سنین اولیه، کار الگوسازی را انجام می‏دهند. والدین و مربیان باید مواظب رفتار خود باشند و سعی کنند در کنار خواندن نماز، با داشتن خصلت‏های نیکویی چون ایثار، گذشت، محبت و  …، آگاهی لازم را به کودکان انتقال دهند.

۱۰ـ نقش خانواده:

خانواده به عنوان جایگاه زیست اولیۀ کودک، مهمترین نقش را در تربیت کودک دارد. آمادگی کودک نیز از محیط خانواده آغاز می‏شود. اگر خانواده به امری چون: معطر کردن لباس، استفاده از لباس پاکیزه در هنگام نماز، برپایی جماعت در خانه، اختصاص دادن مکانی به عنوان مکان نماز در خانه، اذان گفتن یکی از اعضای خانواده، بردن کودکان مخصوصاً در اعیاد مذهبی به مساجد و اماکن مربوطه، برگزاری نماز جماعـت با مهمانان در خانه، بازی و سرگرمی ضمن آموزش دادن و هدیه دادن، برگزاری جشن تکلیف و اهتمام فرزند، انتقال فرهنگ نماز را به کودک در مسیر راحتی قرار خواهد داد.

۱۱ـ برگزاری جشن تکلیف در خانواده:

باید در خانواده‏ها همانطور که به جشن تولد کودک اهمیت می‏دهند، به جشن تکلـیف او نیز اهمیت دهند. جشن تکلیف می‏تواند خاطرۀ خوشایندی از نماز در ذهن کودک ایجاد کند. خداوند یکی از ایام‏الله را روز به تکلیف رسیدن کودکان می‏داند.

(ماهنامۀ پرورشی تربیت، شماره ۱۰و۱۱، تابستان ۱۳۸۳)

(نتیجه‏ گیری)

نماز رکن اصلی دین است و باید اصلی‏ترین جایگاه را در زندگی مردم داشته باشد. حیات طیبۀ انسان در سایۀ حاکمیت دین خدا وقتی حاصل خواهد شد که انسان‏ها دل خود را با یاد خدا زنـده نگهدارند و به کمک آن بتوانند با همۀ جاذبه‏های شر و فساد مبارزه کنند و همۀ  بتها را بشکنند و دست تطاول همۀ شیاطین درونی و برونی را از وجود خود قطع کنند.

این ذکر و حضور دائمی فقط به برکت نماز حاصل می‏شود. نماز در حقیقت پشتوانه مستحکم و ذخیرۀ تمام نشدنی در مبارزه‏ای است که آدمی با شیطان نفس خـود که او را به پستی و زبونی می‏کشد، دارد. انسان همیشه به نماز محتاج است و در عرصه‏های خطر محتاج‏تر.

((یکصد و چهارده نکته درباره نماز)، محسن قرائتی، ناشر طرح اقامه نماز، پاییز ۱۳۷۲، صفحه۱۱)

کودکان امانت‏های الهی هستند که در دست والدین خود قرار دارند. پس برای حفاظت از آن‏ها از فسادها و انحرافات فردی و اجتماعی، باید آنان را به دستاویزی محکم متصل نمود. اعمال عبادی باعث می‏شوند که کودک در برقراری روابط اجتماعی نیز موفق باشد.

اگر نماز را به خوبی در وجود کودک رشد دهیم، حالات مذهبی در او پایـدار می‏شوند. همان طور که می‏دانیم، ابتدا با تقلید، نماز را می‏آموزد؛ اما هر چه بالاتر می‏رود، این حالات مذهبی در او ملکه شده و گاهی ترک آن مـوجب اندوه کودک می‏شود.

رفتارهای عبادی باعث می‏شوند تا روح کودک قانع شود و از انجام نماز به لذت روحی خاصی بـرسد. این لذت ممکن است گاهی اوقات با دیدن نماز دیگران نیز بروز کند؛ چـــراکه امام حسین(ع) بارها و بارها از عبادات مادر خود لذت می‏برد و اگر از همان دوران طفولیت کودک شروع به خواندن نماز نماید، این فریضه در وی ملکه می‏گردد و تا آخر عمر به ادای ایـن فریضه ادامه خواهد داد و بیمۀ او در تمامی عمر از فحشاء و منکر خواهد بود.

 

منبع – ابنا



:: برچسب‌ها: آثار نماز ,
:: بازدید از این مطلب : 156
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
تاریخ انتشار : پنج شنبه 5 اسفند 1395 | نظرات ()
نوشته شده توسط : شب های بی ستاره

نماز نیایش عاشقان

نماز، نيايش عاشقان

 

 

آنچه مسلم است نماز در دين اسلام به عنوان برترين عبادت شناخته شده و از آن به عنوان کليد بهشت ياد مي شود ، سعي ما بر اين است که درباره اين نيايش عاشقانه نکاتي ارائه نماييم :

 

 

نماز در رأس همه عبادات است

 

در ايام ويژه مثل شب قدر ، اعياد اسلامي ، جمعه ، و هر شب و روزي که داراي فضيلت و ارزش است و براي آن دعا و مراسمي مخصوص است مثل شب مبعث ، شب ميلاد ، شب جمعه ، معمولاً نمازهاي مخصوصي هم وارد شده است . شايد نتوان ايام مقدسي را پيدا کرد که در آن برنامه نماز نباشد .

 

 

نماز پر تنوع ترين عبادت است

 

اگرچه جهاد ، حج ، وضو و غسل هر کدام چند نوع دارد ، اما نماز انواع گوناگوني دارد ، در واقع با نگاهي ساده به حاشيه کتاب مفاتيح الجنان علامه محدث حاج شيخ عباس قمي درمي يابيم انواع گوناگوني از نمازها ذکر شده است که بررسي و جمع آوري آن نياز به يک کتاب مستقل دارد . هر امام نمازي داشته غير از نماز امام ديگر، نماز امام زمان عليه السلام غير از نماز حضرت اميرالمومنين (ع) است .

 

 

نماز و هجرت

 

حضرت ابراهيم مي گويد :

 

خداوندا ذريه خود را در منطقه خشک بي آب و گياه قرار دادم ، پرودگارا براي اقامه نماز « ربنا اني اسکنت من ذريتي بواد غير ذي زرع ربنا ليقموا الصلوة » .

 

آري وظيفه نمازخوانها آن است که با سفرها و هجرت ها به مناطق بد آب و هوا هم بروند تا شور و هيجان نماز عالمگير شود .

 

 

ترک مهم ترين جلسات تاريخ به خاطر نماز

 

 

يکي از ادياني که نامش در قرآن آمده « صابئين » است که به حضرت يحيي گرايشي خاص دارند ضمناَ براي ستارگان تاثيري قائلند و نماز و مراسم ويژه اي دارند که هنوز گروهي از آنان در خوزستان هستند .

 

اين فرقه رهبري بسيار دانشمند ولي مغرور داشتند که بارها با امام رضا عليه السلام گفتگو کرد ولي زير بار نمي رفت .

 

در يکي از جلسات امام رضا عليه السلام استدلالي کرد که او تسليم شد و گفت :

 

« اَلْانَ لانَ قَلْبي » حالا روح من نرم شده حاضرم مکتب تو را بپذيرم که ناگهان صداي اذان بلند شد . امام رضا عليه السلام جلسه را ترک کرد ، مردم گفتند فرصت حساسي است و شايد بعدا چنين فرصتي پيش نيايد امام فرمود :

 

اول نماز ! ، و او که اين تعهد را از امام ديد علاقه اش بيشتر شد . امام بعد از نماز گفتگويش را با او ادامه داد و او در نهايت ايمان آورد .

 

 

نماز اول وقت وسط جنگ

 

ابن عباس مي ديد که حضرت علي عليه السلام گاهي اوقات در وسط جنگ به آسمان نگاه مي کند باز مقداري مي جنگد باز نگاهي به آسمان مي کند .

 

جلو آمد و پرسيد چرا به آسمان نگاه مي کني .

 

فرمود : براي اينکه اول وقت نماز از دستم نرود .

 

گفت : اکنون شما در حال جنگ هستيد .

 

فرمود : از نماز اول وقت نبايد غفلت شود .

 

 

آنجا که خواب از مناجات بهتر است

 

 

روزي رسول اکرم صلي الله عليه و آله نماز صبح را با جماعت خواندند و ديدند علي عليه السلام به مسجد نيامده است به سراغش رفتند در خانه علي عليه السلام را زده و پرسيدند چرا او امروز در جماعت شرکت نکرده ؟!

 

فاطمه عليها سلام گفت : علي ديشب تا صبح مناجات داشت ولي صبح خستگي او طاقت فرسا بود نمازش را در منزل خواند .

 

حضرت فرمود : به او بگوئيد شبها به جاي مناجات طولاني کمي بخوابد ولي نماز جماعت صبح را از دست ندهد ، خوابي که مقدمه جماعت باشد بهتر از مناجاتي است که حال جماعت را از بين ببرد …

 



:: برچسب‌ها: نماز ,
:: بازدید از این مطلب : 87
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
تاریخ انتشار : پنج شنبه 5 اسفند 1395 | نظرات ()
نوشته شده توسط : شب های بی ستاره

« نماز در کلام امير مومنان علي عليه السلام»

 

وصف نماز را بايد از کسي شنيد که خود به راستي اقامه کننده آن بود . کسي که نماز با تک تک سلولهاي مبارکش عجين شده و آن را با  تمام وجود برپا مي نمود .

 

ذره ذره خاک مدينه ، مکه ، کوفه هر جايي که ايشان قدم نهاده است ، گواه راز و نيازها و نمازهاي حقيقي آن بزرگوار است . هنوز پژواک نواي دلنشين مناجات امام علي (ع) در جان هستي طنين انداز است . پس گوش جان به فرموده هاي آن امام همام مي سپاريم ، تا آداب قيام به نماز را که ستون دين است ، فرا گرفته و عامل به آن باشيم .

 

"اهميت و فضيلت نماز "

 

- شما را به نماز و مراقبت از آن سفارش مي کنم ، زيرا نماز برترين عمل و ستون و اساس دين شما است . (1)

 

- وقتي که بنده اي سجده مي کند ، ابليس فرياد مي زند : واي بر من! او اطاعت کرد ، ولي من معصيت کردم ، او سجده کرد و من از اين عمل سرباز زدم. (2)

 

- گناهي که پس از آن مهلت يافتم تا دو رکعت نماز گزارم و از خدا اصلاح آن گناه را بخواهم ، مرا اندوهگين نکرد. (3)

 

- نماز ستون دين است و اولين عمل انسان است که خدا بدان نظر مي کند، اگر صحيح بود ، به ساير اعمال نيز نظر مي فرمايد و اگر صحيح نباشد در هيچ عمل ديگر نمي نگرد و کسي که تارک نماز باشد بهره اي از اسلام ندارد .(4)

 

" نماز امام علي (ع)"

 

- بار خدايا! من نخستين کسي هستم که به حق رسيدم ، آن را شنيدم و پذيرفتم . هيچ کس مگر رسول خدا (ص) در نماز بر من پيشي نگرفت. ( 5)

 

- بار خدايا! اين نماز را که در پيشگاه تو به جاي آوردم ، نه به جهت نيازي است که به آن داري و نه به خاطر ميل و رغبتي است که در آن داري ، بلکه براي بزرگداشت و پذيرش فرمان تو است که مرا به انجام آن فرمان داده اي . خدايا! اگر در نماز من عيبي است ، يا رکوع و سجود آن ناقص است ، مرا باز خواست مکن و با پذيرش و آمرزش خود ، بر من تفضل و عنايت فرما. (6)

 

- چون وقت نماز فرا مي رسيد ، علي (ع ) بر خود مي لرزيد. به او مي گفتند : يا امير المؤمنين ! ترا چه شده است ؟ مي فرمود: وقت اداي امانتي رسيده است که خداوند آن را بر آسمان ها ، زمين و کوه ها عرضه کرد ، آنها از قبول آن ابا کردند و از آن بيمناک شدند .(7)

 

- امير المؤمنين (ع) رکوع نماز را آن قدر طولاني مي کرد که عرق از ساق پاي وي جاري و زير قدم هاي مبارکش تر ميشد .(8)

 

- هنگامي که براي حضرت علي (ع) مشکلي پيش مي آمد ، به نماز پناه مي برد و آيه « واستعينوا بالصبر و الصلوة » ( از صبر و نماز ياري جوييد) را تلاوت مي کرد .(9)

 

"آثار و اسرار نماز "

 

- هنگامي که انسان در حال نماز است ، اندام ، لباسش و هر چه پيرامون اوست ، خدا را تسبيح مي گويند .(10)

 

- نماز ، قلعه و دژ محکمي است که نماز گزار را از حملات شيطان نگاه مي دارد .(11)

 

- نماز ، گناهان را مانند ريزش برگ درختان فرو مي ريزد .(12)

 

- اگر نمازگزار بداند که چقدر از رحمت خداوند را فرا گرفته است ، سرش را از سجده بر نمي دارد .(13)

 

- پيامبر خدا (ص) نماز را به چشمه آب گرمي که در خانه است و شخص شبانه روز پنج بار خود را در آن شستشو دهد ، تشبيه کرده است . بدون ترديد چرک و آلودگي در بدن چنين کسي باقي نخواهد ماند .(14)

 

- ( بندگان مؤمن ) هنگامي که نماز مي خوانند ، به نشان تواضع ، گونه ها را به خاک مي سايند و براي اظهار کوچکي و خاکساري ، اعضاي خود را بر زمين مي گذارند .(15)

 

" آمادگي قبل از نماز "

 

- اميرالمؤمنين (ع) فرمود : پيغمبر خدا (ص) فرموده است : روز قيامت خداوند امت مرا در ميان ساير امت ها در حالي محشور مي کند که آثار نوراني وضو در ايشان پيداست .(16)

 

- روزي حضرت علي (ع) به فرزندش محمد حنيفه فرمود : ظرفي آب بياور. محمد آب آورد ، حضرت دست هاي خود را شست و فرمود : به نام خدا تبرک مي جويم ، از او کمک مي خواهم ، حمد و سپاس مخصوص خدايي است که آب را پاک و پاک کننده ساخت. سپس آب در دهان گردانيد و عرض کرد: خداوندا روزي که ترا ملاقات مي کنم ، حجتم را به من تلقين کن و زبانم را براي ذکرت بگشاي . آنگاه با آب ، بيني خود را شسته و عرض کرد : خدايا بوي بهشت را بر من حرام مکن و من را از کساني قرار ده که بوي نسيم و عطر بهشت را حس مي کنند . سپس صورتش را شست و عرض کرد: خداوندا روزي که تبهکاران روسياهند ، مرا رو سپيد گردان و روزي که صالحان رو سفيدند ، روسياهم مکن. آنگاه دست راستش را شست و عرض کرد : خدايا کارنامه ام را به دست راستم و برگه اقامت ابدي در بهشت را به دست چپم بده و حساب مرا آسان گير.

 

پس از آن ، دست چپش را شست و عرض کرد: خدايا کارنامه را به دست چپم مده ، آن را بر گردنم مينداز و من از پاره هاي آتش به تو پناه مي برم .آن گاه سرش را مسح کرد و عرض نمود : خداوندا جامه هاي رحمت ، برکت و عفوت را بر من بپوشان. سپس دو پاي خود را مسح کرد و عرض نمود : خدايا روزي که قدم ها در آن مي لغزند ، گام هاي مرا بر صراط ، ثابت و استوار فرما و سعي و تلاشم را در چيزي قرار ده که تو از من راضي باشي. (17)

 

- زماني بر مردم بگذرد که کارهاي ناشايست بسيار گردد ، هر يک از شما که آن زمان را درک کند ، نبايد شبها بدون وضو بخوابد. (18)

 

- مراقب اول وقت بودن نمازهاي پنجگانه باشيد ، زيرا اين نمازها در پيشگاه خداوند عزوجل داراي موقعيتي خاص هستند .(19)

 

- هر که بانگ ( اذان ) را بشنود و بدون علت به آن پاسخ ندهد ، پس نمازي براي او نيست .(20)

 

- هر کسي که نماز خود رابا اذان و اقامه بخواند ، صفي از فرشتگان پشت سر او به نماز مي ايستند که دو طرف آن صف ديده نمي شود و هر کس نماز خود را با اقامه تنها بخواند ، يک فرشته پشت سر او نماز مي گزارد .(21)

 

- در چهار زمان دعا را غنميت شماريد : 1- هنگام قرائت قرآن ، 2- هنگام اذان 3- هنگام نزول باران 4- هنگام روبرو شدن دو لشگر مؤمنين و کفار براي جنگ.(22)

 

- « قد قامت الصلوة » بدين معنا است که هنگام ديدار ، راز و نياز ، برآورده شدن خواسته ها ، دريافت آرزوها و همچنين زمان رسيدن به خداوند ، کرامت ، آمرزش ، بخشش و خشنودي او فرا رسيده است .(23)

 

"حضور قلب"

 

- اي کميل! شأن و مقام تو به خواندن نماز ، گرفتن روزه و دادن صدقه نيست . همانا شأن و قدر آدمي آن است که نماز با قلبي پاک انجام پذيرد ، مورد قبول خداوند باشد و با خضوع و خاکساري ادا شود .(24)

 

- هر که نماز به جاي آورد در حاليکه حق نماز را بشناسد آمرزيده شده است .(25)

 

- در حال کسالت و چرت زدن نماز نخوانيد و در حال نماز به فکر خودتان نباشد ، زيرا در محضر خدا ايستاده ايد به درستي که آن مقدار از نماز بنده قبول مي شود که قلباً به خدا توجه داشته باشد .(26)

 

- نماز ، تنها قيام و قعود (برخاستن و نشستن) نيست ، همانا نماز اخلاص تو است که جز خدا ، اراده ديگري نکني.(27)

 

"اعمال و ذکرهاي نماز"

 

- سوره فاتحه را خداوند به محمد (ص) و امت او عطا کرد و با حمد و سپاس برخود آن را آغاز کرد . سپس با دعا و ثناي خداوند عزوجل ادامه يافت . من از پيامبر خدا (ص) شنيدم که فرمود: « خداوند مي فرمايد: سوره حمد را ميان خود و بنده ام تقسيم کرده ام ، پس نيمي از آن من و نيمي از آن بنده من است . و بنده ام هر چه (در آن) بخواهد به او مي دهم .

 

پس هنگامي که بنده بگويد : " بسم الله الرحمن الرحيم" خداوند مي فرمايد: بنده ام به نام من شروع کرده ، پس بر من لازم شد که امورش را کامل کنم و اموالش را بر او مبارک گردانم .

 

و هنگامي مي گويد: " الحمدلله رب العالمين" خداوند مي فرمايد: بنده ام مرا ستايش کرد و فهميد نعمتهايي که دارد از من است و بلاهايي که از او دفع شده با نيروي من است ، شما را گواه مي گيرم ، چند برابر نعمتهاي دنياييش در آخرت به او بدهم و بلاي آخرت را از او برگردانم، به همان گونه اي که بلاي دنيا را از او بر مي گرداندم . و وقتي بگويد: "الرحمن الرحيم" خداوند مي فرمايد: شهادت داد ، من بخشنده و مهربانم ، شما را گواه مي گيرم از رحمتم بهره او را فراوان گردانم و از عطايم سهم وي را بسيار دهم .

 

پس وقتي بنده مي گويد : " مالک يوم الدين" خداوند مي فرمايد : شما را به شهادت مي گيرم ، همان گونه که اعتراف نمود ، من مالک روز رستاخيز هستم ، در روز حساب ، حسابش را بر او آسان گردانم ، حسناتش را بپذيرم و از گناهش درگذرم .

 

وقتي بگويد: " اياک نعبد" خداوند مي فرمايد: بنده ام درست گفت ، او مرا عبادت مي کند ، من نيز به او پاداشي در قبال عبادتش بدهم که هر کسي در عبادتش براي من با او مخالفت کرده رشک برد .

 

پس وقتي بگويد: " اياک نستعين" خداوند مي فرمايد : از من کمک خواست و به من پناه آورد ، شما را گواه مي گيرم ، او را در کارش ياري کنم ، در گرفتاري کمکش کنم و در روز رستاخيز در هنگام سختي ها دستش را بگيرم ( تا اين فراز حمد ، از آن خداوند است.)

 

هنگامي که بنده بگويد: " اهدنا الصراط المستقيم" تا آخر سوره ، خداوند بزرگ مي فرمايد : اين براي بنده ام و هر چه که بخواهد به او مي دهم ، خواسته او را اجابت کردم و هر چه آرزو نمود به او دادم و از هر چه مي ترسيد ايمني اش بخشيدم. (28)

 

- از امام علي (ع) پرسيدند: معناي رکوع چسيت؟ فرمود: يعني به تو ايمان آوردم ، اگر چه گردنم را بزني .

 

- معناي « سبحان ربي العظيم و بحمده » اين است که : خدا منزه است ، بزرگي از آن خداوند است و پروردگارم ، همان خالق من است . فقط او بزرگ است و عظيم. (29)

 

- سجده را طولاني کنيد ، هيچ کاري بر ابليس سنگين تر از اين نيست که فرزند آدم را در حال سجده ببيند ، چون به او دستور سجده داده شد ، ولي عصيان ورزيد ، در حالي که فرزند آدم مأمور به سجده شد و اطاعت کرد و نجات يافت. (30)

 

- از اميرالمؤمنين (ع) معني و تفسير سجود را پرسيدند ، حضرت فرمود: سجود يعني خدايا مرا از خاک آفريدي ، و چون سر از سجده برداي ، بدين معنا است که مرا از آن برانگيختي . و چون مجدداً سر به سجده نهي ، يعني اين که دوباره مرا به زمين بازخواهي گرداند و سر برداشتن از سجده دوم ، يعني اين که مرا مجدداً از زمين بر مي انگيزي . معناي « سبحان ربي الاعلي» چنين است : " سبحان" يعني خالق و پروردگار من منزه است از صفات ناپسند و " اعلي" يعني: او در ملکوت خود علو و رفعت دارد ، تا جايي که بندگان همگي تحت امر و مقهور عزت اويند و اوست که تدبير امور بندگان ، آسمان و زمين مي کند و همه به سوي او عروج مي کنند .(31)

 

- قنوت و سجده طولاني در نماز ، نماز گزار را از عذاب آتش نجات مي دهد .(32)

 

- معناي تشهد تجديد و تکرار شهادتين است که تجديد ايمان و اسلام و اعتراف به مبعوث شدن بعد از مرگ است . معناي " السلام عليکم و رحمة الله و برکاته" : از خداوند ترحم خواستن براي خود و همه بندگان است که خود سبب ايمن شدن از عذاب قيامت است .(33)

 

سهل انگاري در نماز

 

- دزدترين مردم کسي است که از نمازش بدزدد. ( کم بگذارد) ( 34)

 

آثار ترک نماز

 

- آيا به پاسخ اهل دوزخ گوش فرا نمي دهيد ، وقتي از آنها سوال مي شود : " چه چيز شما را گرفتار دوزخ ساخت؟ گويند : ما از نمازگزاران نبوديم" . (35)

 

قبولي نماز

 

- علي (ع) خطاب به کميل فرمود : اي کميل! نگاه کن ، ببين که در کجا نماز مي گزاري و بر روي چه چيز به نماز ايستاده اي . اگر آن چيزي را که براي نمازت استفاده مي کني حلال و مباح نباشد ، نمازت قبول نيست .( 36)

 

تعقيبات نماز

 

رسول اکرم (ص) به من فرمود: يا علي! در تعقيب هر نمازي آية الکرسي را بخوان ، زيرا کسي آن را پاس نمي دارد ، مگر پيامبر باشد يا به مقام صديق و شهيد رسيده باشد .( 37)

 



:: برچسب‌ها: نماز ,
:: بازدید از این مطلب : 101
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
تاریخ انتشار : پنج شنبه 5 اسفند 1395 | نظرات ()
نوشته شده توسط : شب های بی ستاره

اقامه نماز مؤلفه چه کساني است؟

  

خداي منان از روي لطف بي پايان بر آدميان منّت نهاده، به آنها اجازه معراج به عالم ملک و ملکوت عطا فرموده و نماز را نردبان ترقي و ابزار ارتقاء به عالم بالا قرار داده است.

 

انسان خاکي که همواره اسير اميال نفساني و غرايز حيواني است، به هنگام نماز پرده هاي ظلماني جهان ماده را کنار مي زند، جاذبه دست و پاگير کره خاکي را مي شکند، موانع نيرومند عالم شغلي را از جلوي پايش بر مي دارد و به جهان بالا راه مي يابد، با خداي خود بي واسطه سخن مي گويد، و درد دل مي نمايد و خود را از چنگال نفس و شيطان مي رهاند.

 

نماز اوج معراج انسان، راز و نياز با خداي سبحان، موجب نزول رحمت يزدان، سنگر مبارزه با نفس و شيطان، بازدارنده انسان از خطا و عصيان، وسيله ي تقرب پارسايان و رمز بندگي مخلصان است.

 

 

نمازگزاران چه کساني هستند؟

 

در قرآن کريم  ضمن آياتي خداي متعال نمازگزاران واقعي را معرفي مي نمايد و اينکه اقامه نماز چه تأثيري در زندگي مادي و معنوي انسان دارد را ذکر مي کند که بدين وسيله اهميت اقامه نماز را بيان مي دارد.

 

 

نماز؛ نشانه مومن

 

" قل لعبادي الذين امنوا يقيمواالصلوة و ينفقوا مما رزقناهم سراً و علانية من قبل ان ياتي يوم لا بيع فيه ولا خلال." (ابراهيم / 31)

 

بگو به بندگان من که ايمان آورده اند، نماز را بر پا دارند و از آنچه به آنها روزي داده ايم پنهان و آشکار انفاق کنند، پيش از آن که روزي فرا رسد که نه چيزي توان خريد و نه دوستي کسي "جز خدا" به کار آيد .

 

در اين آيه خداوند به وسيله پيامبراکرم(ص) به بندگاني که ايمان آورده اند دستور مي دهد که تا روز قيامت او را رها نکنند که در آن روز هيچ مجالي براي جبران از دست داده ها نيست و از ميان تمام راههايي که به خدا مي رسد، اقامه نماز و انفاق – يقيمواالصلوة و ينفقوا – را بيان مي کند. چرا که تمام دستورات ديگر (که اصلاح بين خدا و بندگان و بنده با بندگان ديگر است) از اين دو رکن منشعب مي شود و اين تاکيدي ديگر بر اهميت نماز است.

 

در جاي ديگر مي فرمايد:

 

"انما المومنون الذين اذا ذکرالله وجلت قلوبهم و… . الذين يقيمون الصلوة و مما رزقناهم ينفقون." (انفال / 2- 3)

 

مومنان کساني هستند که چون ذکري از خدا شود، "از عظمت و جلال خدا " دلهايشان ترسان مي شود و … . کساني که نماز را به پا مي دارند و از هر چه روزي آنها کرديم انفاق مي کنند.

 

در اين آيه از جمله صفات بارز مومنان را اقامه نماز مي داند. چرا که وقتي ايمان در دل مستقر گرديد، انسان به سوي عبوديت معطوف شده و با اخلاص و خضوع، پروردگار خود را عبادت مي کند که از بهترين مظاهر آن نماز است. "وجل" همان حالت خوف و ترسي است که به انسان دست مي دهد که سرچشمه آن يکي از اين دو چيز است: گاهي به خاطر درک مسئوليتها و احتمال عدم قيام به وظايف لازم در برابر خدا مي باشد، و گاهي به خاطر درک عظمت مقام و توجه به وجود بي انتهاي او است. مومنان در پرتو احساس مسئوليت و درک عظمت پروردگار و همچنين ايمان فزاينده و بلندنگري توکل، از نظر عمل داراي دو پيوند محکمند، پيوند و رابطه نيرومندي با خدا و پيوند و رابطه نيرومندي با بندگان خدا.

 

تعبير به اقامه نماز (به جاي خواندن نماز) اشاره به اين است که نه تنها خودشان نماز مي خوانند بلکه کاري مي کنند که اين رابطه محکم با پروردگار هميشه و در همه جا بر پا باشد.

 

خداي متعال در آيه ديگر مي فرمايد:

 

"والمومنون والمومنات بعضهم اولياء بعض يامرون بالمعروف و ينهون عن المنکر و يقيمون الصلوة …" (توبه / 71)

 

و مردان و زنان با ايمان يار و ياور يکديگرند، امر به معروف و نهي از منکر مي کنند و نماز برپا مي دارند… مؤمنين علاوه بر اين که به خاطر دوستي و محبتي که نسبت به يکديگر دارند، همديگر را به نيکي ها دعوت و از بديها و منکرات باز مي دارند و بر خلاف منافقان که دلهايشان را گرد سياه نسيان ياد حق فرا گرفته، دلهايشان از ياد حق سرشار بوده و به نور ذکر خدا جلا يافته است و براي محکم شدن رشته ياد خدا نماز را بر پا مي دارند و قرآن را وسيله هدايت و بشارت براي مومناني مي دانند که (هدي و بشري للمومنين. الذين يقيمون الصلوة و يوتون الزکاة و هم بالاخرة هم يوقنون. – قرآن – وسيله هدايت و بشارت براي مومنان است. کساني که نماز را بر پا مي دارند و زکات را ادا مي کنند و به آخرت يقين دارند.)

 

خداي متعال در سوره مومنون / آيه 1 و 2 مي فرمايد:

 

"قد افلح المومنون. الذين هم في صلاتهم خاشعون."

 

مومنان رستگار شدند. آنها که در نمازشان خشوع دارند.

 

در اين آيات رستگاري را براي مومنان مي داند، کساني که نه تنها ايمان در قلوبشان وارد شده بلکه به صفات حسنه اي نيز متصفند. اولين آنها خشوع در نماز است. قرآن با بيان اين ويژگي، اين نکته را يادآوري مي کند که نماز الفاظ و حرکات بي روح نيست بلکه به هنگام نماز مومنان آن چنان متوجه پروردگار مي شوند که خود را ذره اي مي بينند در برابر وجود بي پايان. قرآن در واقع نماز را اولين شرط ايمان ذکر مي کند. لذا مومنان براي حفظ ارتباط خود با اين وجود بي پايان، بر نمازهايشان مواظبت مي کنند. "والذين هم علي صلواتهم يحافظون." (مومنون / 9) و آنها که بر نمازهايشان محافظت دارند.

 

مومنان واقعي از نماز تنها به اداي الفاظ بسنده نمي کنند بلکه با محافظت و مراقبت بر اوقات نماز، حفظ خشوع و خضوع در نماز و درک مفاهيم نماز و اين که در پيشگاه چه کسي اقامه مي شود، نمازي با روح و روح بخش برپا مي دارد.

 

 

نماز؛ از ويژگيهاي متقين

 

"ذلک الکتاب لاريب فيه هدي للمتقين. الذين يومنون بالغيب و يقيمون الصلوة و مما رزقناهم ينفقون." (بقره / 2 و 3)

 

اين کتاب – قرآن – بي هيچ شک راهنماي پرهيزکاران است. کساني که به جهان غيب ايمان آورند و نماز به پاي دارند و از هر چه روزيشان کرديم به فقيران انفاق کنند.

 

از نشانه هاي پرهيزکاران، ايمان به غيب است و اين نخستين نقطه جدايي مومنان از غير آنهاست، ويژگي ديگر آنها، برپا داشتن نماز است. نماز که رمز ارتباط با خدا است، مومناني را که به جهان ماوراء طبيعت راه يافته اند در يک رابطه دائمي و هميشگي با آن مبدا بزرگ آفرينش نگه مي دارد، آنها تنها در برابر خدا سر تعظيم خم مي کنند، و تنها تسليم آفريننده بزرگ جهان هستي هستند، و به همين دليل ديگر خضوع در برابر بتها، و يا تسيلم شدن در برابر جباران و ستمگران، در برنامه آنها وجود نخواهد داشت.

 

چنين انساني احساس مي کند از تمام مخلوقات ديگر فراتر رفته، و ارزش آن را پيدا کرده که با خدا سخن بگويد، و اين بزرگترن عامل تربيت او است.

 

کسي که شبانه روز حداقل پنج بار در برابر خداوند قرار مي گيرد، و با او به راز و نياز مي پردازد، فکر او، عمل او، همه خدايي مي شود، و چنين انساني چگونه ممکن است برخلاف خواست او گام بردارد. مشروط بر اينکه راز و نيازش به درگاه حق، از جان و دل سرچشمه گيرد و با تمام قلب رو به درگاهش آورد.

 

 

نماز از علامتهاي اولوالالباب

 

"… انما يتذکر اولوالالباب. الذين يوفون بعهدالله  ولا ينقضون الميثاق. والذين يصلون ما امرالله به ان يوصل و يخشون ربهم و يخافون سوء الحساب. والذين صبروا ابتغاء وجه ربهم و اقاموا الصلوة … (رعد / 19 تا 22)

 

به درستي که صاحبان خرد متذکر مي شوند – کساني که به عهد خدا وفا مي کنند و پيمان نمي شکنند – و کساني که آنچه را خدا به پيوند آن امر کرده اطاعت مي کنند و از خدا مي ترسند و به سختي هنگام حساب مي انديشند و کساني که در طلب رضاي خدا راه صبر پيش مي گيرند و نماز به پا مي دارند…

 

در اين آيات براي اولوالالباب (صاحبان مغز و انديشه) صفاتي را بر مي شمارد. از جمله صفات آنان - که پايان نيک و باغهاي جاويدان بهشت به آنان وعده داده شده است – برپا داشتن نماز است و با اين که در اين آيات، وفاي به عهد الهي، پيوندهاي الهي و صبر را ذکر کرده و نماز را مي توان از مصاديق آنها برشمرد ولي به طور جداگانه به آن اشاره شده و اين به علت نقش فوق العاده اي است که نماز در طهارت روح و روان انسانها دارد و اهميت فوق العاده اي را که خداوند براي آن قائل است مي رساند.

 

 

نماز از نشانه هاي محسنين

 

"… هدي و رحمة للمحسنين. الذين يقيمون الصلوة و يوتون الزکوة و هم بالاخرة هم يوقنون." (لقمان / 3 و4)

 

…(قرآن) مايه هدايت و رحمت براي نيکوکاران است. کساني که نماز بر پا مي دارند و زکات را ادا مي کنند و به آخرت يقين دارند.

 

در اين آيه خداي متعال، قرآن که هيچ سخن باطلي در آن راه نداشته و محتواي مستحکمي دارد را مايه هدايت و رحمت نيکوکاران مي داند و سپس نشانه هاي آنها را بيان مي کند که اولين آنها برقراري پيوند محکم با خدا (اقامه نماز) است.

 

 

نماز، ويژگي مصلحان

 

"والذين يمسکون بالکتاب و اقامواالصلوة انا لا نضيع اجرالمصلحين." (اعراف / 170)

 

و کساني که به کتاب (خدا) تمسک جويند و نماز را بر پا دارند، پاداش بزرگي خواهند داشت زيرا ما پاداش مصلحان را ضايع نخواهيم کرد.

 

اجر و پاداش براي کساني است که کمترين مخالفتي با کتاب خدا انجام نداده بلکه دستورات آن را مو به مو انجام داده و براي  تحقق مفاهيم آن از جان و دل مي کوشند؛ که از جمله آنها امر به نماز است. آنها با نماز، ياد خدا و خضوع در برابر او – که جان همه دستورات ديني است – را حفظ کرده و با استحکام پيوند با خدا، در هر کار و برنامه اي او را حاضر و ناظر بر اعمال خود مي بينند و بنابراين با دستورات حق تعالي مخالفت نمي کنند. اينکه مي بينم از ميان فرمانهاي خدا خصوصاً روي نماز تکيه شده است به خاطر آن است که نماز واقعي پيوند انسان را با خدا چنان محکم مي کند که در برابر هر کار و هر برنامه او را حاضر و ناظر مي بيند و مراقب اعمال خويش مي باشد.

 

 

مولفه اي از مخبتين

 

"… و بشرالمخبتين. الذين اذا ذکرالله وجلت قلوبهم  والصابرين علي ما اصابهم  والمقيمي الصلوة و مما رزقناهم ينفقون." (حج / 34 و 35)

 

و بشارت ده متواضعان را. کساني که وقتي نام خدا برده مي شود دلهايشان مملو از خوف پروردگار مي شود و در برابر مصائب شکيبا هستند و نماز را بر پا مي دارند و از آنچه روزيشان داده ايم انفاق مي کنند.

 

فروتنان، نه تنها هنگام ياد خدا درونشان از خوف خداوند سرشار مي شود و بر مصائب صبورند بلکه آثار تواضع دراعمال آنها نيز ظاهر مي شود و در برابر يکتاي بي همتا به سجده مي افتند و پيشاني بر خاک مي سايند.

 

 

نشانه اي از دانشمندان

 

"…انما يخشي الله من عباده العلماء انّ الله عزيز غفور. ان الذين يتلون کتاب الله و اقاموا الصلوة…" (فاطر / 28 و 29)

 

از ميان بندگان خدا تنها دانشمندان از او مي ترسند، خداوند عزيز و غفور است. کساني که کتاب الهي را تلاوت مي کنند و نماز را برپا مي دارند.

 

از ميان بندگان، دانشمندانند که به مقام عالي خشيت يعني ترس از مسئوليت توام با درک عظمت مقام پروردگار نائل مي گردند، اين حال "خشيت" مولود سير در آيات آفاقي و انفسي و آگاهي از علم و قدرت پروردگار، و هدف آفرينش است.

 

"راغب" در "مفردات" مي گويد: خشيت به معني ترسي است آميخته ي با تعظيم، و غالباً در مواردي به کار مي رود که از علم و آگاهي به چيزي، سرچشمه مي گيرد و لذا در قرآن مجيد اين مقام مخصوص عالمان شمرده شده است.

 

در قرآن کريم يکي از ويژگي هاي دانشمندان، تلاوت کتاب خدا و اقامه نماز مطرح شده است.

 

قابل ذکر است که منظور از تلاوت قرآن، قرائت سرسري و نيز منظور از اقامه نماز، خواندن صرف نيست.

 

 

 

و اما نشانه اي از ياران خدا

 

"… ولينصرن الله من ينصره ان الله لقوي عزيز. الذين ان مکناهم في الارض اقامواالصلوة …"(حج / 40-41)

 

و خداوند کساني را که او را ياري کنند، ياري مي کند. خداوند قوي و شکست ناپذير است. (ياران خدا) کساني هستند که هرگاه در زمين به آنها قدرت بخشيديم، نماز را بر پا مي دارند.

 

در اين آيات به ياوران خدا وعده ياري داده مي شود و سپس ويژگي آنها را بر مي شمرد. اولين ويژگي آنها اين است که بعد از اين که در زمين به قدرت برسند نماز را بر پا مي دارند. آنها پس از پيروزي، آن را از خود نمي دانند بلکه لطفي از جانب خدا مي دانند و برعکس شاهان و ستمگران از باده پيروزي سرمست و مغرور نمي شوند، بلکه با برپايي نماز، ارتباطشان را با خدا محکمتر کرده و تشکر او را به جا مي آورند.



:: برچسب‌ها: نماز ,
:: بازدید از این مطلب : 91
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
تاریخ انتشار : پنج شنبه 5 اسفند 1395 | نظرات ()
نوشته شده توسط : شب های بی ستاره

نماز،عبادات و دستورات دين

 نماز از جمله عباداتي است كه علاوه بر اين كه در قرآن در آيات زيادي بر آن تأكيد شده، همراه با عبادات و دستورات ديني مختلفي نيز آمده است. كه در اين مطلب به آن اشاره مي كنيم.

 

 نماز و انفاق

 در سوره بقره از جمله صفات پرهيزكاران را اقامه نماز و انفاق بر مي شمارد... و يقيمون الصلوة و مما رزقناهم ينفقون"(1)... و نماز به پاي دارند و از هر چه روزي شان كرديم ( به فقيران) انفاق كنند."

 

 

 نماز و زكات

 در آيات زيادي از قرآن، نماز همراه با زكات مطرح شده است. زيرا نماز رابطه با خالق را محكم مي كند و زكات به استحكام رابطه هاي بين خلق كمك مي كند: " واقيمواالصلوة و اتواالزكوة..."(2) و نماز به پا داريد و زكات بدهيد... ."

  

 نماز و روزه

 " واستعينوا بالصبر و الصلوة..."(3) و از صبر و نماز ياري جوييد... .

 

در تفاسير و روايات مختلف، مراد از صبر را در اين آيه، روزه دانسته اند.(4)

 

 

 نماز و حج

 " واذ جعلناالبيت مثابة للناس و امناً واتخذوا من مقام ابراهيم مصلي ..."(5) ( و به خاطر بياوريد) هنگامي را كه خانه كعبه را محل بازگشت و مركز امن و امان براي مردم قرار داديم ( و براي تجديد همين خاطره) از مقام ابراهيم نمازگاهي براي خود انتخاب كنيد... ."

 

  

نماز و عدالت

 " قل امر ربي بالقسط و اقيموا وجوهكم عند كل مسجد..." (6) بگو پروردگارم به عدالت فرمان داده است، و توجه خويش را در هر مسجد به سوي او كنيد..." خداوند به پيامبر فرمان داده است كه هر چيز را در مورد صحيح خود به كار برده و به جاي خود بنهيد و فقط به سوي او و براي او و خالصانه عبادت كنيد.

 

  

نماز و جهاد

 در آيه40 سوره حج، يكي از فلسفه هاي جهاد را جلوگيري از تخريب نمازخانه ها و عبادتگاهها بيان مي كند. " الذين اخرجوا من ديارهم بغير حق الا ان يقولوا ربناالله و لولا دفع الله بعضهم ببعض لهدمت صوامع و بيع و صلوات و مساجد يذكر فيها اسم الله كثيراً..." همانا كه به ناحق از خانه خود بدون هيچ دليلي اخراج شدند جز اين كه مي گفتند پروردگار ما الله است و اگر خداوند بعضي از آنها را به وسيله بعضي ديگر دفع نكند، ديرها، صومعه ها و معابد يهود و نصارا و مساجدي را كه نام خدا در آن بسيار برده مي شود، ويران مي گردد... ." به اين ترتيب حتي به قيمت خون دادن، بايد از مكان نماز و عبادات حفاظت و حراست كرد.

  

 

نماز و امر به معروف و نهي از منكر

 لقمان ضمن بيان سفارشاتي به پسرش، به او توصيه مي كند كه : " يا بني اقم الصلوة و امر بالمعروف و انه عن المنكر..."(7) اي فرزند عزيزم نماز را به پا دار و امر به معروف و نهي از منكر كن..."

 

با برپايي نماز كه انسان را از زشتي ها و منكرات باز مي دارد، روح و جان خود را از همه آلودگي ها پاك و به صفات پسنديده آراسته كنيد و آنگاه مردم را به خوبي ها امر و از بدي ها و منكرات نهي نماييد.

 

 

 نماز و تلاوت قرآن

 " ان الذين يتلون كتاب الله و اقامواالصلوة..."(8)؛ آنها كه كتاب خدا را تلاوت كرده و نماز به پا مي دارند...

 

 

 نماز و مشورت

 "والذين استجابوا لربهم و اقامواالصلوة و امرهم شوري بينهم..."(9) و آنان كه امر خدا را اجابت كردند و نماز را به پا داشتند و كارشان را به مشورت يكديگر انجام دهند... . مؤمنان به وسيله نماز ارتباط خود را با خدا محكم تر كرده و با مشورت با يكديگر، موجبات دلگرمي ديگران را فراهم آورده و وحدت بيشتري را در جامعه اسلام سبب مي شوند.

 

 

 نماز و اعطاي وام

 "... و اقيمواالصلوة و اتواالزكوة و اقرضواالله قرضاً حسناً..."(10)؛ ... و نماز به پا داريد و زكات بدهيد و به خدا قرض نيكو دهيد و براي خدا به محتاجان قرض الحسنه دهيد... . هرگاه انسان نماز را با نيت خالص و با حفظ تمام اركان آن و با مداومت اقامه كرد آنگاه همه چيز را از خدا و به سوي او مي داند و لذا مي تواند زكات مال خود را بپردازد و چون به مالكيت روز جزاي خداوند معتقد است و پاداش آن روز را باور دارد، مال خود را انفاق مي كند و به نيازمندان قرض الحسنه مي دهد. حال چون از همه بدي ها پيراسته شده، در جهت آراسته شدن جامعه به صفات انساني، تلاش و كوشش مي كند و حتي از بذل جان خود نيز دريغ نمي ورزد. نيز هرگاه از او در امري نظر بخواهند، بدون سوء نيت، تمام اطلاعات و دانسته هاي خود را بدون كم و كاست در اختيار آنها قرار مي دهد و به اين ترتيب در برقراري عدالت در تمام شئونات آن كمك مي كند.

 

  

پي نوشت ها:

 

1. بقره/ 3 و نيز در آيه 29 سوره فاطر و آيه 38 سوره شوري اين دو همراه آمده اند.

 

2. بقره/43 و در آيات زياد ديگري از جمله در آيات83، 110، 177و 277 همين سوره، اين دو همراه ذكر شده اند.

 



:: برچسب‌ها: آثار نماز ,
:: بازدید از این مطلب : 86
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
تاریخ انتشار : پنج شنبه 5 اسفند 1395 | نظرات ()
نوشته شده توسط : شب های بی ستاره

چگونه نماز بخوانیم؟

نماز

حماد بن عیسی گفت : در محضر امام صادق علیه السّلام بودم، به من فرمود: آیا می توانی نماز را خوب بخوانی ؟ عرض كردم : چگونه نمی توانم و حال آنكه كتاب حریز را كه درباره نماز نوشته شده است ، از حفظ دارم . حضرت فرمود: برای تو ضرر ندارد، برخیز و نمازی بخوان تا من ببینم كه چگونه می خوانی .

حسب الامر حضرت رو به قبله ایستادم و شروع به خواندن نماز كردم . تمام نماز را از نظر ركوع و سجود به جای آوردم ، اما حضرت آن را نپسندید و فرمود: نماز را خوب نخواندی . واقعا چقدر زشت است برای مردی كه شصت هفتاد سال از عمرش می گذرد و حال آنكه نمی تواند یك نماز كامل با مراعات حدود كامله آن بخواند. من خجالت كشیدم و خود را كوچك دیدم .

عرض كردم : فدایت شوم ، شما نماز را به من تعلیم دهید. پس ، امام علیه السّلام رو به قبله راست ایستادند و دستهای خود را آزاد گذاردند و انگشتهای دست آن حضرت به هم گذارده شده بود و مابین دو قدم آن حضرت از سه انگشت باز، و بیشتر فاصله نداشت و انگشتهای پای خود را رو به قبله كردند و تا آخر نماز هم رو به قبله بود و با تواضع و حضور قلب گفتند: اللّه اکبر و سوره حمد و توحید را با ترتیل (به آرامی و خوبی) خواندند و بعد از تمام شدن سوره توحید، به قدر یك نفس كشیدن صبر كردند. بعد دست خود را بلند كرده تا مقابل صورت بردند و در حالی كه ایستاده بودند گفتند: اللّه اكبر و پس از آن به ركوع رفتند و كف دست را به سر زانو گرفتند. انگشتان آن حضرت از هم باز بود. زانو را به عقب دادند، چنانكه پا راست شد و پشت آن حضرت طوری مساوی شد كه قطره آبی بر آن می گذاشتند، به هیچ طرفی نمی ریخت . گردن خود را كشیده و سر به زیر نینداختند و چشم را بر هم گذاردند و سه مرتبه به آرامی گفتند: سبحان ربّی العظیم و بحمده.

بعد راست ایستادند و چون خوب ایستادند، گفتند: سمع اللّه لمن حمده و در همان حال كه ایستاده بودند، دست را تا مقابل صورت خود بلند كردند و گفتند: اللّه اكبر و بعد به سجده رفتند. دو كف دست را پیش ‍ زانوها، مقابل صورت خود بر زمین گذاردند و انگشتان آن حضرت به هم گذارده شده بود. سه مرتبه گفتند: سبحان ربّی الاعلی و بحمده . اعضای بدن خود را از یكدیگر باز گرفته و بر هم نگذارده بودند (در حال سجده دست را به بدن نچسبانیده و بدن را بر پا نگذارده بودند) و بر هشت موضع بدن خود كه به زمین گذارده بودند، سجده كردند كه پیشانی و دو كف دست و دو سر زانو و دو سر انگشت بزرگ پا و سر بینی باشد.

بعد از نماز فرمودند: گذاردن هفت موضع در وقت سجده به روی زمین واجب است كه پیشانی و دو كف دست و دو سر زانو و دو سر انگشت بزرگ پا باشد. و اما گذاردن بینی بر زمین سنت (مستحب) است و آنها همان مواضع است كه خدا در قرآن فرموده است : و انّ المساجد للّه فلا تدعوا مع اللّه احدا و مسجدها از آن خداست و با وجود خدای یكتا كسی را به خدایی مخوانید. پس از آن سر از سجده برداشتند و وقتی نشستند گفتند: اللّه اكبر و به ران چپ نشسته ، پشت پای راست را بر كف پای چپ گذاردند و گفتند استغفر اللّه ربّی و اتوب الیه و دوباره در حالی كه نشسته بودند. گفتند: اللّه اكبر و بعد به سجده دوم رفتند و مانند سجده اول ، سجده دوم را تمام كردند. و در ركوع و سجود هیچ یك از اعضای بدن را بر یكدیگر نگذارده بودند و موقع سجده آرنج دست خود را باز نگاه داشته و به زمین نگذارده بودند. در حال تشهّد خواندن ، انگشتان دست آن حضرت از یكدیگر باز بود و به این كیفیّت دو ركعت نماز خواندند و چون از تشهّد فارغ شدند، فرمودند: ای حماد، این چنین نماز بخوان.

 منبع: چهل داستان درباره نماز و نمازگزاران؛ یدالله بهتاش



:: برچسب‌ها: نماز ,
:: بازدید از این مطلب : 69
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
تاریخ انتشار : پنج شنبه 5 اسفند 1395 | نظرات ()
نوشته شده توسط : شب های بی ستاره
چرا بايد خدا را عبادت كنيم؟ و چرا اين عبادت حتما بايد بصورت نماز باشد؟ مگر نماز چه ويژگي‌هايي دارد؟

نماز و اسرار تربيتي آن

 • نماز موجب ياد خداست:

ياد خدا بهترين وسيله براي خويشتن داري و كنترل غرايز سركش و جلوگيري از روح طغيان است. «نمازگزار» همواره به ياد خدا مي‏باشد، خدايي كه از تمام كارهاي كوچك و بزرگ ما آگاه است، خدايي كه از آنچه در زواياي روان ما وجود دارد و يا از انديشه ما مي‏گذارد، مطلع و باخبر است و كمترين اثر ياد خدا اين است كه به خودكامگي انسان و هوسهاي وي اعتدال مي‏بخشد، چنان كه غفلت از ياد خدا و بي خبري از پاداشها و كيفرهاي او، موجب تيرگي عقل و خرد و كم فروغي آن مي‏شود.

انسان غافل از خدا در عاقبت اعمال و كردار خود نمي‏انديشد و براي ارضاي تمايلات و غرايز سركش خود حد و مرزي را نمي‏شناسد و اين نماز است كه او را در شبانه روز پنج بار به ياد خدا مي‏اندازد و تيرگي غفلت را از روح و روانش پاك مي‏سازد.

به راستي، انسان كه پايه حكومت غرايز در كانون وجود او مستحكم است، بهترين راه براي كنترل غرايز و خواستهاي مرزنشناس او همان ياد خدا، ياد كيفرهاي خطاكاران و حسابهاي دقيق و اشتباه‏ناپذير آن مي‏باشد. از اين نظر قرآن يكي از اسرار نماز را ياد خدا معرفي مي‏كند: «اقم الصلوة لذكري؛ نماز را براي ياد من بپادار!» (1)

 • دوري از گناه:

نمازگزار ناچار است كه براي صحت و قبولي نماز خود از بسياري از گناهان اجتناب ورزد؛ مثلا، يكي از شرايط نماز مشروع بودن و مباح بودن تمام وسايلي است كه درآن به كار مي‏رود، مانند آب وضو و غسل، جامه‏اي كه با آن نماز مي‏گزارد و مكان نمازگزار، اين موضوع سبب مي‏شود كه گرد حرام نرود و در كار و كسب خود از هر نوع حرام اجتناب نمايد؛ زيرا بسيار مشكل است كه يك فرد تنها در امور مربوط به نماز به حلال بودن آنها مقيد شود و در موارد ديگر بي پروا باشد.

گويا آيه زير به همين نكته اشاره مي‏كند و مي‏فرمايد: «ان الصلوة تنهي عن الفحشأ و المنكر؛ كه نماز (انسان را) از زشتيها و گناه باز مي‏دارد.» (2)

بالاخص اگر نمازگزار متوجه باشد كه شرط قبولي نماز در پيشگاه خداوند اين است كه نمازگزار زكات و حقوق مستمندان را بپردازد؛ غيبت نكند؛ از تكبر و حسد بپرهيزد؛ از مشروبات الكلي اجتناب نمايد و با حضور قلب و توجه و نيت پاك به درگاه خدا رو آورد و به اين ترتيب نمازگزار حقيقي ناگزير است تمام اين امور را رعايت كند. روي همين جهات، پيامبر گرامي ما(صلي‌الله‌عليه‌و‌آله) مي‏فرمايد: نماز چون نهر آب صافي است كه انسان خود را در آن شست و شو دهد، هرگز بدن او آلوده و كثيف نمي‏شود. همچنين كسي كه در شبانه روز پنج مرتبه نماز بخواندو قلب خود را در اين چشمه صاف معنوي شست و شو دهد، هرگز آلودگي گناه بر دل و جان او نمي‏نشيند.

آثار فردي و تربيتي نماز به آنچه كه گفته شد منحصر نيست؛ ولي اين نمونه  مي‏تواند نشانه كوچكي از اسرار بزرگ اين عبادت بزرگ اسلامي باشد.

• نظافت و بهداشت:

از آنجا كه نمازگزار در برخي از مواقع همه بدن را بايد به عنوان «غسل» بشويد و معمولا در شبانه روز چند بار وضو بگيرد و پيش از غسل و وضو تمام بدن خود را از هر نوع كثافت و آلودگي پاك سازد؛ ناچار يك فرد تميز و نظيف خواهد بود. از اين نظر نماز به بهداشت و موضوع نظافت كه يك امر حياتي است كمك مي‏كند.

 • انضباط و وقت‏شناسي:

نمازهاي اسلامي هر كدام براي خود وقت مخصوص و معيني دارد و فرد نمازگزار بايد نمازهاي خود را در آن اوقات بخواند، لذا اين عبادت اسلامي به انضباط و وقت‏شناسي كمك مؤثري مي‏كند.

بالاخص كه نمازگزار بايد براي اداي فريضه صبح پيش از طلوع آفتاب از خواب برخيزد، طبعا يك چنين فردي گذشته از اين كه از هواي پاك و نسيم صبحگاهان استفاده مي‏نمايد، به موقع فعاليتهاي مثبت زندگي را آغاز مي‏كند.

آثار فردي و تربيتي نماز به آنچه كه گفته شد منحصر نيست؛ ولي اين نمونه مي‏تواند نشانه اسرار بزرگ اين عبادت بزرگ اسلامي باشد.

 


پي‏نوشت‏ها

1. سوره طه، آيه 14.

2. سوره عنكبوت، آيه 45.



:: برچسب‌ها: آثار نماز ,
:: بازدید از این مطلب : 87
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
تاریخ انتشار : پنج شنبه 5 اسفند 1395 | نظرات ()