الّذین امنوا و تطمئنّ قلوبهم بذکر الله ألا بذکر الله تطمئنّ القلوب.
آنها کسانی هستندکه ایمان آوردهاندودلهایشان به یاد خدا مطمئن و (آرام) است آگاه باشید دلها فقط با یاد خدا آرام میگیرد.« رعد،28»
این آیه اوصاف ایمان آورندگان را بیان میکند.
چگونه دل با یاد خدا آرام میگیرد
همیشه اضطراب و نگرانی یکی از بزرگترین بلاهای زندگی انسانها بوده و هست و عوارض ناشی از آن در زندگی فردی و اجتماعی کاملاً محسوس است.
همیشه آرامش یکی از گمشدههای مهم بشر بوده و به هر دری میزند تا آن را پیدا کند و اگر تلاش و کوشش انسانها را در طول تاریخ برای پیدا کردن آرامش از طرق صحیح و کاذب جمع آوری کنیم خود کتاب بسیار قطوری را تشکیل میدهد.
آرامش و دلهره نقش بسیار مهمی در سلامت و بیماری فرد و جامعه و سعادت و بدبختی انسانها دارد و چیزی نیست که بتوان از آن به آسانی گذشت و به همین دلیل تاکنون کتابهای زیادی نوشته شده که موضوع آنها فقط نگرانی و راه مبارزه با آن و طرز به دست آوردن آرامش است.
تاریخ بشر مملوّ است از صحنههای غم انگیزی که انسان برای تحصیل آرامش به هر چیز دست انداخته و در هر وادی گام نهاده و تن به انواع اعتیادها داده است.
ولی قرآن با یک جمله کوتاه و پر مغز مطمئنترین و نزدیکترین راه را نشان داده و میفرماید «بدانید که یاد خدا آرامش بخش دلها است.»(نقل از تفسیر نمونه ج 10)
رابطه ایمان با اطمینان قلب
از ظاهر سیاق برمیآید که صدر آیه بیان ذیل آیه قبل است، یعنی بیان جمله در (من اناب) است و میفهماند انابه همان ایمان و اطمینان قلب است با ذکر خدا البته این از ناحیه عبد است که او را آماده و مستعد میسازد برای اینکه مشمول عنایت و عطیه الهیه گردد.
همچنان که فسق و اعراض از حق در طرف ضلالت خود زمینه را آماده برای اضلال خدایی میکند و لذا میبینیم فرمود (و ما یضل به الا الفاسقین) و با آن گمراه نمی کند مگر تبهکاران را.
و نیز فرمودند:
(فلما زاغوا ازاغ الله قلوبهم و الله لا یهدی القوم الفاسقین) به سوی باطل میل کردند خداوند هم دلهایشان را گریزان از حق و متمایل به باطل کرد و خدا مردم تبهکار را هدایت نمیکند.
و ایمان به خدا به صرف این نیست که انسان بداند و درک کند که خدا حق است زیرا مجرد دانستن و درک کردن ملازم با ایمان نیست، بلکه با استکبار و انکار هم میسازد همچنان که خودش فرمود:(و جحدوا بها و استیقنتها انفسهم) آن را انکار کردند در حالی که دلهایشان بدان یقین داشت.
چون میدانیم ایمان با انکار نمیسازد پس نتیجه میگیریم ایمان صرف ادراک نیست بلکه عبارت است از پذیرایی و قبول مخصوصی از ناحیه نفس نسبت به آنچه درک کرده، قبولی که باعث شود نفس در برابر آن ادراک و آثاری را که اقتضاء دارد تسلیم شود و علامت دانستن چنین قبولی این است که سایر قوا و جوارح آدمی نیز آن را قبول کند و مانند خود نفس در برابرش تسلیم شود.
اینجاست که میبینیم بسیاری از اشخاص با علم و درک زشتی و پلیدی عملی مع ذلک به آن عمل اعتیاد دارند و نمیتوانند خود را از آن باز دارند برای همین است که قبح آن را تنها درک کردهاند ولی ایمان به آن ندارند و در نتیجه تسلیم درک خود نشدند.
بعضی دیگر را میبینیم که علاوه بر درک، تسلیم هم شدهاند و بعد از تسلیم توانستهاند بدون درنگ دست از آن کار بردارند و این همان ایمان است.
در آیه مورد بحث آن را ایمان و اطمینان قلب نامیده و آن عبارت از این است که آدمی خود را در قبول امر مقبول در امنیت ببیند و قلبش با آن تسکین و آرامش یابد و آن امر در قلبش راه پیدا کند و در آن جایگزین شود بدون اینکه قلب مضطرب و یا روی گردان شود.
از همین جا معلوم میشود که جمله (و تطمئن قلوبهم بذکر الله) عطف تفسیری بر جمله: و آمنوا است و در نتیجه میفهماند که ایمان به خدا ملازم با اطمینان قلب به وسیله یاد خدا است.
تأثیر یاد خدا بودن
بنابراین هر وقت که دل آدمی به یاد خدا بیفتد اولین اثری که از خود نشان میدهد این است که ملتفت مقصودها و تقصیرها و گناهان خود گشته، آن چنان متأثر شود که عکس العملش در جوارح لرزه اندام باشد دومین اثرش این است که متوجه پروردگارش میشود که هدف نهائی فطرت اوست و در نتیجه خاطرش سکونت یافته و به یاد او دلش آرامش مییابد.(نقل از تفسیر المیزان ج11)
:: برچسبها:
آثار نماز ,
:: بازدید از این مطلب : 87
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0