7- علیرضا احمدی – اتحادیه انجمنهای اسلامی دانشجویان مستقل:
در امر نظارت چه فعلی بالاتر از امر به معروف و نهی از منکر؟ حضرتعالی در سخنرانی بجنورد با اشاره به بعضی علما که از نظام فاصله میگیرند، این مواجهه را ننگ دانسته بودید. سوال ما این است، چرا در شرایط خطیر و حساس کشور حضرات آقایان علما آنچنان که باید ورود نمیکنند؟ وقتی گفته میشود کربلا درس مذاکره است، چرا قم واکنش نشان نمیدهد؟ وقتی مسئله اسلام رحمانی به غلط و برای خوش آمد برخی محافلِ در اقلیت؛ مطرح میشود، چرا حوزه علمیه سکوت میکند؟ در مسئله برجام در حالی که خیانتهای آمریکا اظهر منالشمس است، هنوز برخی در تمجید برجام، سخن میگویند. فقهایی که در مقابل فروش یک جلد قرآن به کافر، از باب قاعده نفی سبیل ورود میکنند، چگونه است که در برابر قراردادهای نفتی و سیاسی که سالیان سال سرنوشت بلاد مسلمین و اهلش را درگیر خواهد کرد؛ موضعی نمیگیرند؟
- پاسخ رهبری:
سطح آگاهی سیاسی و دینی خودتان را افزایش بدهید. نگویید ما همه چیز را بلدیم، به همه چیز مسلّطیم؛ نه، گاهی سطح آگاهیهای سیاسی کم است، گاهی سطح آگاهیهای دینی کم است. امروز امکانات فراوان است برای این معنا؛ هم در مورد سیاست، هم در مورد دین. حالا در مورد دین، مثلاً حوزهی علمیّهی قم -حالا یکی از دوستان گِلهی سخت و تند حسابی و جانداری از حوزهی علمیّهی قم کردند؛ البتّه نصفش وارد است، نصفش وارد نیست؛ بهطور کلّی نمیشود رد کرد، نمیشود هم قبول کرد، یک اشکالاتی هم داشت- امروز ظرفیّت خیلی خوبی برای تفکّرات دینیای که بتواند در اختیار شما قرار بگیرد، دارد.
8- علیرضا احمدی – اتحادیه انجمنهای اسلامی دانشجویان مستقل:
نگاه توسعه طلب ضد عدالت، مسکن مهر قشر مستضعف را مزخرف می داند. همین نگاه؛ به جای اصلاح جاده های اصلی کشور؛ قرارداد خرید 118 فروند ایرباس را منعقد می کند، همین نگاه به جای وام 3 میلیونی ازدواج؛ وام 25 میلیونی خودرو بی کیفیت می دهد و همین نگاه است که در روز کارگر، از پشت شیشه های خودروی شاسی بلند تولید خارج، کارگران را تماشا می کند و چقدر این نگاه برای وارثان واقعی انقلاب تلخ است.
- پاسخ رهبری:
موارد دیگری هم بود. حالا [مثلاً] کارهای مربوط به اقتصاد مقاومتی. خب این گفته شد که حالا به جای اینکه جادّه را درست کنند میروند سراغ هواپیما؛ این حرف درستی است، یعنی ما هم این اشکال را داریم؛ منتها این را توجّه داشته باشید و من هم بارها قبلاً گفتهام که رهبری نمیتواند در تصمیمگیریهای موردیِ دستگاههای گوناگون دولتی مدام وارد بشود و مدام بگوید این باشد، این نباشد؛ این نمیشود. نه قانون این اجازه را میدهد، نه منطق این اجازه را میدهد. دستگاهها مسئولینی دارند؛ اگرچنانچه یک مسئولی در یک موردی اشتباهی دارد، [کار] غلطی انجام میدهد، خب وظیفهی مجلس است و باید مجلس استیضاح کند؛ یا اگرچنانچه کار، کار غلطی است، در دولت بایستی مورد مداقّه قرار بگیرد؛ رئیس جمهور بایستی مانع بشود و جلویش را بگیرد. اینجور نیست که حالا اینهمه دستگاههای اجرائی هستند و هر کدام هم دارند یک تصمیمی میگیرند -تصمیمهای گوناگون- رهبری نگاه کند ببیند کدام درست است، کدام غلط است و بگوید آقا، این درست است، آن غلط است؛ اینجوری نمیشود. این، هم خلاف قانون است، هم ناممکن است، هم نامعقول است؛ معقول نیست. وظیفهی رهبری آنجایی است که احساس کند یک حرکتی دارد انجام میگیرد که این حرکت، مسیر نظام را دارد منحرف میکند. اینجا وظیفهی رهبری است که بیاید در میدان و به هر شکلی که ممکن است بِایستد و نگذارد؛ ولو مورد جزئی باشد.
9- فاطمه سادات ضرابی – اتحادیه های دانشجویی دانشگاه آزاد:
حالا نظام برای افراد جدید و متخصص که از دانشگاه ها خارج می شوند چه جایگاه و موقعیتی را آماده کرده است؟ نظام سالم باید برای جایگاه های از پیش تعیین شده خود به مقدار نیاز افراد را جذب و تربیت کند و برای تک تک این افراد جایگاهی داشته باشد. بالطبع تربیت نیرو بیشتر یا کمتر از حد نیاز باعث اختلال در نظام جامعه سالم می شود. اما امروزه به صورت مکرر شاهد این هستیم که دانشجوی فارغ التحصیل امیدی به آینده کاری رشته خود ندارد، چون رشته ها یا اشباع اند یا مانند رشته های تحقیقاتی و پژوهشی حمایت مناسبی از آن ها نمی شود. و حالا این افراد یا وارد بازار های کار غیر تخصص خود می شوند و یا بی کار می مانند و مدرک گرایی و تجمع متخصصان بی کار باعث به هدر رفتن نیرو های مفید و تشکیل تومور خواهد شد.
- پاسخ رهبری:
حالا آن خواهرمان، دختر عزیزمان مکرّر گفت که اینهایی که میآیند بیرون، فکر شغل برایشان بشود؛ برای پنج میلیون دانشجو چطور فکر شغل بکنند؟ مگر میشود چنین چیزی؛ اصلاً مگر کسی که فارغالتّحصیل میشود حتماً باید بیاید کارمند دولت بشود! نه، بروند بازار آزاد، بروند کار کنند، بروند کار پیدا کنند؛ البتّه دولت باید کمک کند شکّی نیست امّا اینجور نباشد که حالا هرکس میآید بیرون، حتماً باید برود مثلاً فرض کنید که در یک سِمت دولتیِ پایین یا بالا قرار بگیرد. امّا بالاخره رؤسای جمهور آینده، وزرای آینده، نمایندگان مجلس آینده، مسئولین گوناگون آینده از میان همین شماها هستند؛ دانشجویان امروزند؛ نگاهی بکنید که شامل آن روز بشود، دنیایی تصویر بکنید که آن روز که میخواهید در آن دنیا نقشآفرینی بکنید آن دنیا را بپسندید؛ یک چنین تصویری داشته باشید؛ این تصویر آرمانی را دنبال کنید.
10- محمدعلی کامفیروزی - نشریات دانشجویی وزارت علوم:
برای نمونه بعضاً انتقاد از وضعیت برخی نهادهای تحت نظر جنابعالی یا پرسش از برخی نظرات حضرتعالی منجر به برخورد با نشریات شده و مدیرمسئول و سردبیر و نویسنده را راهی راهروهای پرپیچ و خم دادسرا و دادگاه می کند.
تحلیل علمی و کارشناسانه آسیب های اجتماعی، مصداق سیاه نمایی دانسته شده و منجر به برخورد با نشریات می گردد. برخی مقامات قضایی اختیار خود را آنچنان بالا می بینند که بر خلاف اصل 24 قانون اساسی، عملاً در جایگاه قانونگزار نشسته و حقوق عمومی را تحدید و تضییق می کنند.
...
من ضمن اعتقاد به دیدگاه های جنابعالی در عرصه هایی مانند استکبارستیزی یا عدالت اقتصادی، با برخی نظرات حضرتعالی در حوزه سیاست داخلی و یا عملکرد برخی نهادهای زیرمجموعه رهبری، اختلاف نظر دارم.
برای ما که دلبسته انقلاب اسلامی هستیم، یکی از مهم ترین وجوه تمایز نظام در مقایسه با اسلام ارتجاعی حاکم در برخی کشورهای منطقه، در الگوی تعامل با منتقدین تبلور می یابد.
رهبر انقلاب! من می دانم که هستند کسانی در جامعه که وضعیتی مشابه من دارند. اظهارنظر و انتقاد را هم امر به معروف و وظیفه خودشان می دانند. ولی متأسفانه این مسأله، مستمسکی برای برخی تنگ نظری ها و محدودیت ها و برخوردها در فضای سیاسی اجتماعی شده است.
آقاا خامنه ای! خون پدر من روی این خاک ریخته شده! من نمی توانم این خاک را رها کنم. من نمی توانم بی تفاوت باشم. شما بفرمایید، از شما خواهش می کنم که بفرمایید شیوه تعامل با من و امثال من چگونه باید باشد؟
- پاسخ رهبری:
حالا اینجا این برادر عزیزمان میآید میگوید اگر کسی مخالف حرف شما [حرف] زد، باید برود در پیچوخم دالانهای دادگستری! نه، مخالف بنده حرف زدن اصلاً نه مؤاخذه دارد، نه جرم است؛ من خودم بارها گفتهام؛ [امّا] آن روز اینجوری نبود، آنروز مخالفت با یک پلیس زندان داشت! مخالفت با یک رئیس شهربانی سختیهای فراوان داشت، چه برسد اینکه انسان بخواهد مبانی اسلام را در مواجههی با نظام، تشریح بکند؛
...
من یکوقتی گفتم؛ یک نفر با من همزندان بود در قزلقلعه، جرمش این بود که در تقویم بغلیاش یک شعر خیلی چرند -یعنی واقعاً از لحاظ شعری سطح پایین- [نوشته بود]؛ شعرش این بود:
همه برگویید از برنا و پیر
لعنةالله رضاشاه کبیر
این را به شش ماه زندان محکوم کردند! برای خاطر همین شعر غلطِ چرند؛ ازاینقبیل الیماشاءالله. اصلاً داشتن یک اطّلاعیّهای که علیه خواستههای دستگاه بود، برای ما قابل تصوّر نبود. همان اوقات یک نفر از دوستان ما از پاکستان آمده بود مشهد، میگفت که بله، نشسته بودیم فلان اطّلاعیّه را در پارک میخواندیم. بنده با تعجّب گفتم در پارک! اطّلاعیّه را انسان در پارک میتواند بخواند؟ اصلاً برای ما قابل تصوّر نبود که بشود آدم در پارک بنشیند یک اطّلاعیّه را مطالعه کند؛ اختناق اینجوری بود.
11- حسین زینلیان – اتحادیه جامعه اسلامی دانشجویان:
ما دانشجویان و اعضای تشکل های اسلامی بیش از هر زمانِ دیگر از حمایت های شما در سالیانِ اخیر تشکر می کنیم، سالیانی که در بعضی موارد آنقدر، فشار و سختی به ما وارد نمودند که خواستند کمرمان را بشکنند و از میدان انقلاب بیرون مان نمایند و به عنوان نمونه، از اتحادیه ی ما به دادگاهِ قضایی شکایت کرده و خواستند و هنوز هم می خواهند که ساختمانی که 22 سال است در اختیار ما بوده را از ما گرفته و از دیدِ خود ما را تضعیف نمایند که حتی جایی برای فعالیت نداشته باشیم.
ولی رهبرا، اُف برما که با فشارِ اینان و بعضی دوستانِ فتنه گرِشان در دانشگاه ها بخواهیم امام زمان و شما و مردم شریفمان را تنها بگذاریم و آرمان ها را فراموش نموده در روز قیامت شرمنده ی شهیدانی شویم که رفتند تا فتنه گران داخلی و خارجی دستشان از این انقلاب کوتاه گردد.
ضمنا آقاجان، مطلع باشید آنانیکه کلیدِکار دستشان است نه تنها در سال گذشته رویه ی غلط خود در حمایت از تشکل های یکبار مصرف را اصلاح نکردند، بلکه امروز به فکر اتصال آن تشکل ها با ایجاد اتحادیه ای برای فشار به نظام و اجرای سیاست های اتاقِ فکرِ فتنه می باشند.
برای ما عجیب است؛ چگونه تشکل هایی که در بردهای هماهنگ و نشریاتِ زنجیره ای شان به نظام اسلامی توهین می کنند و از فتنه گرانِ خائن به رای مردم دلجویی می نمایند و برای جاسوسان دستگیر شده کمپین حمایت راه می اندازند اینچنین مورد حمایتِ بعضی آقایان می باشند.
- پاسخ رهبری:
این را من الان به آقای دکتر فرهادی هم گفتم، قبلاً هم به آقای دکتر هاشمی گفتم، حالا به معاون آقای دکتر فرهادی هم که آمده بودند گفتم. وظیفهی مسئولین دانشگاه این است که از مجموعههای انقلابی و متدیّن حمایت کنند. یعنی کسانی که با انقلاب موافقند و در راه انقلاب حاضرند فداکاری کنند، با کسی که نسبت به انقلاب بیتفاوت است یا احیاناً مخالف انقلاب است یکسان نیستند. شما بهعنوان وزیر، بهعنوان مسئول، بهعنوان نمایندهی جمهوری اسلامی میتوانید با اینها به یک چشم نگاه کنید؟ در مورد حقوقِ عمومی بله، حقوق عمومی شامل همه است؛ امّا نمیشود شما نمایندهی نظام اسلامی باشید و از آن کسی که دفاع از اسلام انقلابی میکند حمایت نکنید، [ولی] از آن کسی که حملهی به نظام اسلامی میکند یا لااقل نسبت به آن بیتفاوت است حمایت بکنید! نه، این قابل قبول نیست. مسئولین از مجموعههای انقلابی باید حمایت بکنند و این حضور را باید تسهیل کنند.
:: برچسبها:
جانم فدای رهبرم سیدعلی ,
:: بازدید از این مطلب : 75
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0