اذان، اين سروش غيبى و اين نداى آسمانى، يك اعلان عمومى و معنوى جهت آمادگى براى نماز و انجام فريضه بزرگ الهى است.
اذان ارزش و جايگاه والايى در شريعت محمدى(ص) دارد.
اذان دعوت به سوى عبادت و بندگى خدا است و مؤذن با آهنگ رسا و روح بخش، امت اسلام را به نماز و مناجات فرا میخواند.
امام رضا(ع) در باره فلسفه و حكمت اذان مىفرمايد:
1 - آنكس را كه فراموش كار است، ياد آور باشد و آنكس را كه غافل است متنبه سازد.
2 - فهماندن وقت نماز، براى كسيكه اشتغال دارد.(مشغول به كار است)
3 - دعوت مردم به پرستش خالق و ترغيب در آن است.
4 - اذان گو، اقرار به توحيد دارد و ايمان را آشكار مىسازد و اسلام را اعلان میكند و آنكس را كه فراموش كرده يادآورى مىنمايد.(منلايحضرهالفقيه،ج 1،ص 299)
علاوه بر مطالب بالا، در باره فلسفه اذان،می توان به موارد زير هم اشاره كرد:
الف - اذان و اقامه، توجه و آمادگى براى نمازگزار است و در اثناى آن، زمينه و استعداد پيدا مىشود كه انسان، با ادب بيشتر، خشوع فزونتر و عرفان عميقتر در پيشگاه حضرت حق قرار گرفته و با معبود و محبوب حقيقى خويشتن سخن بگويد و دمساز گردد.
گل نغمه زيباى خدايى است اذان
پروانه باغ دلگشايى است اذان
محبوب تمام حق پرستان زمين
پيغام رسان روشنايى است اذان
ب - اذان موجب صفاى باطن و شادى و نشاط روح است. پيامبر(ص) هنگام فرا رسيدن وقت نماز، به بلال ميفرمود: »اى بلال! اذان بگو و ما را با آن روح ببخش (ارحنا يا بلال)»
ج - زمانى كه صداى نيكوى اذان، فضا را معطر میسازد و به نماز گزاران مژده ميدهد كه هنگام سخن گفتن با خدا فرا رسيده است.
پس آنان آماده نماز میشوند و به سوى مساجد و نمازخانه ها حركت میكنند رسول خدا(ص)فرمود: «هرگاه مؤذن بگويد: الله اكبر»،خداوند میفرمايد: اى امت محمد مهياى نماز شويد و شغل دنيا را ترك كنيد».(مناهج الشارعين، ص 180)
د - قبل از اسلام مسيحيان با ناقوس، يهوديان با دميدن در بوقها، آتش پرستان با روشن كردن آتش و مردم را به عبادت دعوت میكردند؛ ولى اسلام آمد و به جاى اينها اذان را انتخاب كرد كه در آن مردم با كلمات خوب و دلنشينى به مسجدها فرا خوانده میشوند و از طرفى با شنيدن و گفتن نام خدا، پيامبر و... آماده نماز خواندن می گردند.
ه)اذان آدمى را به ياد خدا می اندازد و با بزرگى و عظمت او آشنا میسازد؛ با گفتن «الله اكبر» به بزرگى، جلالت شأن، عظمت و توانايى خدا اعتراف مىكنيم و با بيان «لا اله الا اله»، به يگانگى و بى شريكى او شهادت ميدهيم.