عشقبازی با خدا
نماز شب
عشق به معشوق گفت عاشق زارت کجاست
گفت به قلبم شکار دست تو و دست یار
عشق به عاشق بگفت منتظر چیستی
منتظر یک نگاه از نظر روی یار
عاشق دلخسته گفت چشم من و کوی یار
دید که معشوقه اش آمده است در کنار
عاشق معشوق هم عشق به معشوقه داد
عشق چو این لحظه دید عشق بماند در کنار
وقت نظربازی است دست تو در دست یار
نوبت راز و نیاز اشک زدیده ببار
:: برچسبها:
دلنوشته ,
:: بازدید از این مطلب : 41
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0